حمید نساج
چکیده
"خود" و "دیگری" از جمله مفاهیمی هستند که نسبت میان آن دو مورد پرسش است. برخی اندیشمندان معاصر نسبت میان این دو را با ضرورت شنیدن دیگری و لزوم گفتگو با دیگری به پایان می برند و بر این نکته تاکید دارند که این مهم در فلسفه غرب چندان مورد اقبال قرار نگرفته است. دلایلی متعددی برای کم اقبالی به استماع و گفتگوی با دیگری وجود دارد. در این مقاله ...
بیشتر
"خود" و "دیگری" از جمله مفاهیمی هستند که نسبت میان آن دو مورد پرسش است. برخی اندیشمندان معاصر نسبت میان این دو را با ضرورت شنیدن دیگری و لزوم گفتگو با دیگری به پایان می برند و بر این نکته تاکید دارند که این مهم در فلسفه غرب چندان مورد اقبال قرار نگرفته است. دلایلی متعددی برای کم اقبالی به استماع و گفتگوی با دیگری وجود دارد. در این مقاله به بررسی تنها یکی از این دلایل خواهیم پرداخت. یکی از دلایلی که امکان استماع از دیگری را منتفی می سازد، تعریف دیگری به نحو غیرفرهنگی است که سبب می شود تعامل میان فرهنگی میان خود و دیگری ممتنع گردد. به عنوان نمونه از کشیسان مسیحی در قرون وسطا، ریچارد برتون انگلیسی و دوگوبینوی فرانسوی یاد خواهیم کرد که وجوه تفاوت میان خود و دیگری را به ترتیب بر نفرین خداوند، آب و هوا و نژاد تعریف کرده اند، مولفه هایی که بر تفاوت های عینی غیر ارادی و غیر فرهنگی تاکید دارند. تعریف دیگری به نحو غیرفرهنگی، رابطه میان آنها و دیگری را در ذیل رابطه "من-آن" استوار می سازد. ابوریحان بیرونی به عنوان نمونه ای از نگاه فرهنگی به دیگری و تعریف او بر اساس مولفه های زبان، دین و آداب و رسوم معرفی شده که رابطه با دیگری را بر اساس رابطه من-تو استوار می سازد.
عبدالله گیویان؛ زهره توکلی
چکیده
با توجه به اهمیت و نقش دفاع مقدس و سینمای منتسب به آن در ارائه تصویر «خود» و «دیگری» و تأثیر آن در بازسازی هویت ملی، تحقیق حاضر درصدد شناخت تصویر ارائهشده از دشمن و تحول آن در سه دهه اخیر است. برای دستیابی به این هدف، به بررسی مفهوم و نظریههای بازنمایی از دیدگاه ریچارد دایر و استوارت هال پرداخته شده است. در ادامه، دیدگاههای ...
بیشتر
با توجه به اهمیت و نقش دفاع مقدس و سینمای منتسب به آن در ارائه تصویر «خود» و «دیگری» و تأثیر آن در بازسازی هویت ملی، تحقیق حاضر درصدد شناخت تصویر ارائهشده از دشمن و تحول آن در سه دهه اخیر است. برای دستیابی به این هدف، به بررسی مفهوم و نظریههای بازنمایی از دیدگاه ریچارد دایر و استوارت هال پرداخته شده است. در ادامه، دیدگاههای صاحبنظران تئوری هویت به عنوان مکمل نظریات هال، مطرح میشود. برای گردآوری و تحلیل متون از الگوهای کیت سلبی، ران کادوری و رولان بارت به صورت ترکیبی استفاده شده است. نتایج بهدستآمده از این تحقیق، بیانگر این قضیه است که ابزارهای بازنمایی تصویر عراقیها، به عنوان دیگری، طی سه دهه تغییرات قابل توجهی پیدا کرده است: در دهه 60، بیشتر از رمزگان کلامی، در دهه 70 بیشتر از رمزگان اجتماعی و در دهه 80، بیشتر از رمزگان فنی بهره گرفته شده است. همچنین، در دهه اول تصویر عراقیها متکی بر اثرات هجوم عراقیها، به صورت تصویر ذهنی از انسانهایی با مشخصاتی چون «بیرحم»، «خانهخراب»، «بیشرف» و متجاوز ارائه میشود. در دهه دوم با تصویر انسانهای کودن، چاق با سیبلهای کلفت و صدای زمخت روبهرو میشویم و در سومین دهه، این تصویر متحول شده و با انسانهای مسلمان و برادر که با زور وارد جنگ شدهاند، روبهرو هستیم. با بررسی و تحلیل فیلمها آنچه در مواجهه با دیگری در تمام متون دیده شده است «استعاره مرز» برای مواجهه با عراقیهاست. در تمام فیلمهای انتخابی از سینمای دفاع مقدس، بین خودی و غیرخودی، بین ایرانیها و عراقیها مرزی متصور است. در دهه اول، مرز عینی و واقعی است، در دهه دوم در حالتی گذار، با مرزهای شیشهای و لرزان بین خودی و غیرخودی روبهرو هستیم و در نهایت در دوره سوم، مرزها کاملاً نمادین میشوند
حسین میرزایی؛ امین پروین
چکیده
در سالهای اخیر مطالعۀ «دیگری» و «نمایش دیگری» به صورت مستقل در سنت مطالعات فرهنگی بهخصوص نزد محققانِ «مرکز مطالعات فرهنگی بیرمنگام» همچون استوارت هال اهمیت یافته و از آن به عنوان دریچهای برای شناخت خود، جامعه و فرهنگ خودی استفاده میشود. شرقشناسی ادوارد سعید و غرب و بقیه استوارت هال دو نمونۀ درخشان چنین مطالعهای ...
بیشتر
در سالهای اخیر مطالعۀ «دیگری» و «نمایش دیگری» به صورت مستقل در سنت مطالعات فرهنگی بهخصوص نزد محققانِ «مرکز مطالعات فرهنگی بیرمنگام» همچون استوارت هال اهمیت یافته و از آن به عنوان دریچهای برای شناخت خود، جامعه و فرهنگ خودی استفاده میشود. شرقشناسی ادوارد سعید و غرب و بقیه استوارت هال دو نمونۀ درخشان چنین مطالعهای را نشان میدهند. صنایع فرهنگی و ارتباطات انسانی از مهمترین مسائل ﻣﺆثر در شکلگیری نگاه به غرب در ایران بودهاند. به این ترتیب شاید بتوان نخستین نسل از ایرانیانی را که به غرب سفر کردند، نخستین نسل از نمایشدهندگان دیگری در ایران دانست. هدف از نگارش این مقاله، بررسی نمایش غرب در سفرنامههای ایرانیانی است که در دوره مشروطه از اروپا دیدن کردهاند. در این راستا، سفرنامههای رضا قلی میرزا، حاج سیاح، عمادالسلطنه و میرزا صالح شیرازی، به عنوان نمونههای این تحقیق مورد مطالعه قرار گرفتهاند. سؤال اصلی تحقیق بدین قرار است که «غرب چگونه در این سفرنامهها به تصویر کشیده شده است»؟ پیشفرض اصلی نوشتار حاضر این است که غرب، پیش از هر چیز، یک برساختۀ فرهنگی ـ تاریخی است. به منظور تبیین نظری مفاهیم «دگرسانی» و «تفاوت» نظریاتی همچون واسازی دریدا، نظریۀ متن بارت، بینامتنیت کریستوا، روانکاوی لکان، زبانشناسی سوسور و باختین، گفتمان فوکو، لاکلو و موفه، و بازنمایی هال، مورد استفاده قرار گرفته است. متون این سفرنامهها به روش بازنمایی ـ گفتمان تحلیل شدهاند. سازوکارهای کلیشهسازی شامل دونیمسازی، طبیعیسازی، فتیشسازی، انکار و تقلیل تفاوت، از جمله سازوکارهایی بودهاند که از طریق آنها تحلیل سفرنامهها مورد ارزیابی نهایی قرار گرفته است.
حسین میرزایی؛ جبار رحمانی
چکیده
به سفرنامهها به عنوان یکی از منابع مهم شناخت ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی جوامع توجه شده، ولی این توجه همواره با محدودیتهایی در فهم، شناخت و تفسیر نیز قرین بوده است. سفرنامهها در واقع، نوعی روایت است، روایتی که قالبِ زمان، مکان، موقعیت و رخدادها، تنگناهایی را برای آن به وجود میآورد. روایت سفرنامهنویسان غیرایرانی درباره ...
بیشتر
به سفرنامهها به عنوان یکی از منابع مهم شناخت ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی جوامع توجه شده، ولی این توجه همواره با محدودیتهایی در فهم، شناخت و تفسیر نیز قرین بوده است. سفرنامهها در واقع، نوعی روایت است، روایتی که قالبِ زمان، مکان، موقعیت و رخدادها، تنگناهایی را برای آن به وجود میآورد. روایت سفرنامهنویسان غیرایرانی درباره ایرانیان و ویژگیهای فرهنگی ـ اجتماعی آنان موضوعی است که در مقاله حاضر به آن پرداخته شده است. در تاریخ غرب، یکی از رسانههای مهم در شناخت ایران و در کل، برای سایر دیگریها، سفرنامهها بوده است که بنیانهای اولیه تصاویر دیگران را در سنت غربی فراهم میکرده است .این روایت وجهی آسیبشناختی دارد، وجهی که در سفرنامههای خارجی شکلی غالب به خود گرفته است و قطعاً، برداشتی یکسویه و مبتنی بر پیشفرضهای غربی از سابقه تاریخی ماست، اما درسآموز، تأملبرانگیز و رفعشدنی است.