مطالعات فرهنگی
جمال محمدی؛ شقایق بیننده
چکیده
هدف اصلی این پژوهش انجام کندوکاوی کیفی، به شیوۀ نظریۀ زمینهای، در شیوههای مصرف نمایشی کالاهای لاکچری است و برای نیل به این مقصود کنشهای مصرفیِ روزمرۀ زنان اقشار مرفه در شهر سنندج را بهعنوان میدان مطالعه برگزیده است. در مطالعۀ مصرف کالاهای لاکچری، بهطور تاریخی، دو رویکرد نظری سیطره داشتهاند: رویکرد کلاسیکِ «مصرف لاکچریِ ...
بیشتر
هدف اصلی این پژوهش انجام کندوکاوی کیفی، به شیوۀ نظریۀ زمینهای، در شیوههای مصرف نمایشی کالاهای لاکچری است و برای نیل به این مقصود کنشهای مصرفیِ روزمرۀ زنان اقشار مرفه در شهر سنندج را بهعنوان میدان مطالعه برگزیده است. در مطالعۀ مصرف کالاهای لاکچری، بهطور تاریخی، دو رویکرد نظری سیطره داشتهاند: رویکرد کلاسیکِ «مصرف لاکچریِ ناشی از ثروت» و رویکرد متأخر «مصرف ظرفیتهای لاکچری». مبنای نظری این کار، تلفیقی از هر دو رویکرد با محوریت رویکرد کلاسیک است. برای انتخاب سوژهها به شیوۀ نمونهگیری هدفمند با رعایت دو شرط تنوع و اشباع نظری عمل شده است که طی آن با 21 نفر از زنان اقشار مرفه سنندج در سه محلۀ «شالمان»، «صفری» و «مبارکآباد» مصاحبه عمیق فردی به عمل آمده است. در نهایت دادهها با استفاده از فرایند کدگذاری تحلیل و در قالب پنج مقولۀ شرایط علی، شرایط زمینهای، شرایط مداخلهگر، راهبردها و پیامدها دستهبندی شدند. مقولۀ هسته عبارت است از برساخت و نمایش نوعی زنانگیِ فرادست که آنطور که تحلیل دادهها نشان میدهد، تماماً از فرایند مصرف لاکچری تغذیه میکند. زنان مرفه برای حفظ و تقویت این نوع زنانگی دو طیف راهبرد اتخاذ میکنند که اولی به برساخت نوعی زنانگی شبهاشرافی و دومی به بازتولید فرادستی آنان نسبت به زنان دیگر اقشار اجتماعی میانجامد. و در نهایت اینکه مصرف کالاهای لاکچری در زندگی زنان اقشار مرفه پیامدهایی دارد که غالباً از جنس تقویت خصایل شبهاشرافی نظیر تفاخر، فضلفروشی، نجیبنمایی، ادعای اصالت و افتخار به تبار خانوادگی است.