جامعه شناسی
اسداله بابایی فرد؛ طاهره یوسفی فر؛ زهرا امجدی
چکیده
هدف مقالهٔ حاضر بررسی تأثیر عوامل اجتماعی مؤثر بر مدیریت بدن زنان در شهر قم است. در این پژوهش از نظریات گیدنز، گافمن، نان لین، کولی و هومنز بهعنوان چارچوب نظری استفاده شده است. این پژوهش از نوع پیمایشی بوده و دادههای مورد نیاز از طریق پرسشنامهٔ محققساخته گردآوری شده است. جامعهٔ آماری پژوهش شامل کلیهٔ زنان 16 تا 60 سال و بالاتر شهر ...
بیشتر
هدف مقالهٔ حاضر بررسی تأثیر عوامل اجتماعی مؤثر بر مدیریت بدن زنان در شهر قم است. در این پژوهش از نظریات گیدنز، گافمن، نان لین، کولی و هومنز بهعنوان چارچوب نظری استفاده شده است. این پژوهش از نوع پیمایشی بوده و دادههای مورد نیاز از طریق پرسشنامهٔ محققساخته گردآوری شده است. جامعهٔ آماری پژوهش شامل کلیهٔ زنان 16 تا 60 سال و بالاتر شهر قم بوده که از این تعداد 384 نفر با استفاده از فرمول کوکران و شیوهٔ نمونهگیری سهمیهای انتخاب شدهاند. نرمافزار مورد استفاده جهت تجزیهوتحلیل دادهها SPSS 22بوده است. یافتهها حاکی از آن است که بین متغیرهای فشار اجتماعی، تأیید اجتماعی، دستیابی به موقعیت اجتماعی بالاتر، جذب جنس مخالف و رضایت از زندگی با مدیریت بدن رابطهٔ معنادار و مستقیم وجود دارد. همچنین، متغیرهای حاضر در مدل رگرسیونی، توانستهاند 41درصد از تغییرات متغیر مدیریت بدن را تبیین نمایند. در بخش پایانی، دلالتهای یافتهها و نتایج در زمینهٔ سیاستگذاریهای اجتماعی موردبحث قرار گرفته و پیشنهادهایی برای رویارویی با گرایش افراطی به مدیریت بدن مطرح شده است.
جامعه شناسی
صدیقه شعاع؛ محسن نیازی
چکیده
در جامعه امروزی مدیریت بدن به معنای دستکاری مستمر در ویژگیهای ظاهری آن گسترش چشمگیری یافته است و بدن بهعنوان عنصری هویتساز و اجتماعی در حوزة جامعهشناسی، مباحث زیادی را بهخود اختصاص داده است. در این پژوهش که با هدف فراتحلیل رابطة متغیرهای مدیریت بدن و سرمایة فرهنگی انجام شده است، پس از بررسیهای اولیه و استخراج مطالب توسط ...
بیشتر
در جامعه امروزی مدیریت بدن به معنای دستکاری مستمر در ویژگیهای ظاهری آن گسترش چشمگیری یافته است و بدن بهعنوان عنصری هویتساز و اجتماعی در حوزة جامعهشناسی، مباحث زیادی را بهخود اختصاص داده است. در این پژوهش که با هدف فراتحلیل رابطة متغیرهای مدیریت بدن و سرمایة فرهنگی انجام شده است، پس از بررسیهای اولیه و استخراج مطالب توسط نویسندگان و تأیید نهایی داوران، 10 پژوهش از میان 38 پژوهش جستجو شده در پایگاههای اطلاعاتی در خصوص مدیریت بدن که دارای شرایط لازم بودند، انتخاب و دادهها توسط نرمافزار فراتحلیلِ جامع (CMA) مورد واکاوی قرار گرفتند. در این پژوهش با عنایت به نتایج بررسی ناهمگنی، مدل اثرات تصادفی متناسب تشخیص داد شد و اندازة اثر ترکیبی رابطة 32 درصد بهدست آمد که بر اساس معیار کوهن یک اندازة اثر متوسط است. بهعبارت دیگر سرمایة فرهنگی نقش متوسطی را در تبیین واریانس مدیریت بدن ایفا میکند.
مریم رفعت جاه
چکیده
یکی از عرصههای مهمی که در مطالعات اجتماعی و پژوهشهای فرهنگی برای شناخت تحولات ارزشی و نگرشی و سبکهای جدید زندگی مورد توجه قرار میگیرد عرصه فراغت است، زیرا به سبب در برداشتن الزامات کمتر و آزادی عمل بیشتر میتواند ارزشها و نگرشها و ذائقههای فرهنگی را بازنمایی کند. ازاینرو مطالعه و پژوهش در اوقات فراغت جوانان که نسلی پیشرو ...
بیشتر
یکی از عرصههای مهمی که در مطالعات اجتماعی و پژوهشهای فرهنگی برای شناخت تحولات ارزشی و نگرشی و سبکهای جدید زندگی مورد توجه قرار میگیرد عرصه فراغت است، زیرا به سبب در برداشتن الزامات کمتر و آزادی عمل بیشتر میتواند ارزشها و نگرشها و ذائقههای فرهنگی را بازنمایی کند. ازاینرو مطالعه و پژوهش در اوقات فراغت جوانان که نسلی پیشرو و نمایانگر روند تغییرات فرهنگی جامعه هستند هم برای شناخت این روندها و هم برای برنامهریزی و سیاستگذاری فرهنگی ضروری مینماید. در این راستا هدف اصلی این پژوهش مطالعه الگوهای فراغت دانشجویان غیر تهرانی و شناخت مسائل و مشکلات اوقات فراغت آنان است. مطالعة چگونگی گذران اوقات فراغت دانشجویان و شناسایی عوامل احتمالی مؤثر در آن به ما کمک میکند تا بتوانیم نیازها و علایق فراغتی آنان را شناخته و کمبودها و مشکلات فراغتی را در این گروه با دقت بیشتری بررسی کنیم. این مطالعه بر روی نمونهای احتمالی از دانشجویان دختر و پسر خوابگاهی دانشگاه تهران انجام گرفته و یافتههای آن حاکی از آن است که در گذران اوقات فراغت، دختران بیشتر به شیوههای فعالانه و پسران بیشتر به شیوههای سرگرمیخواهانه گرایش دارند. به طور کلی میزان استفادة دانشجویان پسر از امکانات فراغتی خوابگاه، به مراتب بیشتر از دختران بوده است. بیش از نیمی از دانشجویان از نحوه گذران اوقات فراغت خود ناراضی بوده و مهمترین دلیل نارضایتی آنها محدودیت امکانات تفریحی و مشکلات مالی بوده اما محرومیت از امکانات تفریحی در دختران و محدودیتهای مالی در پسران بیشتر ذکر شده و در مجموع دانشجویان دختر با مشکلات فراغتی بیشتری مواجه بودهاند. همچنین شیوه گذران اوقات فراغت دانشجویان با برداشت آنان از فراغت، ارزشها و نگرشها، سبک زندگی، میزان پایبندی دینی و میزان برنامهریزی آنها برای فراغت ارتباط دارد.