مقاله علمی پژوهشی
علوم اجتماعی و ارتباطات
عباس حبیبی؛ سیدعباس یزدانفر؛ مهدی حمزه نژاد؛ عباس کاظمی
چکیده
خانۀ امروزی با خانۀ سنتی یا پیشاصنعتی، تفاوتهای چشمگیری دارد. عوامل پرشماری در تغییرات خانه دخیل بودهاند، اما هیچیک از آنها بهاندازۀ ورود فناوریها بر خانه و فضاهای خانگی تأثیرگذار نبودهاند. هدف پژوهش حاضر، واکاوی فرایند پیوند و همنشینی خانههای ایرانی و دستگاههای رسانهای و تأثیرات متقابل آنها ...
بیشتر
خانۀ امروزی با خانۀ سنتی یا پیشاصنعتی، تفاوتهای چشمگیری دارد. عوامل پرشماری در تغییرات خانه دخیل بودهاند، اما هیچیک از آنها بهاندازۀ ورود فناوریها بر خانه و فضاهای خانگی تأثیرگذار نبودهاند. هدف پژوهش حاضر، واکاوی فرایند پیوند و همنشینی خانههای ایرانی و دستگاههای رسانهای و تأثیرات متقابل آنها بر یکدیگر است. در این مقاله، تلاش کردهایم تا فارغ از وجه محتوایی رسانهها ــکه اغلب موردتوجه قرار میگیردــ با تمرکز بر فرهنگ مادی دستگاههای رسانهای و بهویژه تلویزیون، فرایند همزمان خانگی شدن دستگاههای رسانهای و رسانهای شدن خانهها در ایران را بررسی کنیم. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که دستگاههای رسانهای در هنگام ورود به درون خانههای ایرانی و در روند خانگی شدن، با مقاومتهایی از درون و بیرون روبهرو بودهاند. ویژگی مشترک این مقاومتها، با وجود خاستگاه متفاوتشان، ایدئولوژیک بودن آنهاست. همچنین، برپایۀ یافتههای پژوهش، فرایندی از رسانهایشدن خانه در ایران قابلتشخیص است که با ورود رادیو و بهتبع آن، برق، به درون خانههای ایرانی آغاز شده و بهتدریج، امروزه بهسوی هوشمندسازی روزافزون خانه درحال حرکت است. با حرکت در این مسیر، خانه خود به یک شبهرسانه تبدیل میشود؛ رسانهای که با ارتباط و پیوند با خانههای دیگر، محلهها، و شهرهای هوشمند، درحال حرکت بهسوی «خانۀ متصل» است.
مقاله علمی پژوهشی
جامعه شناسی
حمیدرضا عمادی؛ سیدعلیرضا افشانی؛ حسین اسلامی
چکیده
مقالۀ حاضر، شرایط و زمینههای شکلگیری حکمرانی خوب را در رسانههای اجتماعی با تأکید بر مؤلفۀ پاسخگویی، واکاوی کرده است؛ با استفاده از رویکرد کیفی و روش نظریۀ زمینهای، و از طریق نمونهگیری نظری و هدفمند، تعداد 20 نفر از فعالان حوزۀ رسانه و مدیران شبکههای اجتماعی انتخاب شده و با آنها مصاحبههای عمیقی انجام شد. نمونهگیری در ...
بیشتر
مقالۀ حاضر، شرایط و زمینههای شکلگیری حکمرانی خوب را در رسانههای اجتماعی با تأکید بر مؤلفۀ پاسخگویی، واکاوی کرده است؛ با استفاده از رویکرد کیفی و روش نظریۀ زمینهای، و از طریق نمونهگیری نظری و هدفمند، تعداد 20 نفر از فعالان حوزۀ رسانه و مدیران شبکههای اجتماعی انتخاب شده و با آنها مصاحبههای عمیقی انجام شد. نمونهگیری در این پژوهش تا مرحلۀ اشباع دادهها ادامه یافت. دادههای گردآوریشده با استفاده از کدگذاری باز، محوری، و گزینشی، تحلیل شده و در قالب خط داستان (شامل 15 تم اصلی و 1 تم نهایی)، الگوی پارادایمی و طرحوارۀ نظری ارائه شدند. نتایج پژوهش نشان میدهند که «قدرت رامشدۀ حاکمیت» در پی مجموعه عواملی مانند منگنه نرم پاسخگویی، کنترل و نظارت معکوس، کنشگری شبکهای مردم، و گروههای فشار شبکهای بههمراه تأثیرپذیری از مجموعۀ عوامل زمینهای و مداخلهگر ایجاد میشود و پس از بهکارگیری راهبردهایی چون بهنجارسازی پاسخگویی، عملگرایی مطلوب، فعالیت شبکهای ارکان حاکمیتی، پاسخگویی نهادی حاکمیت، و حرکت بهسوی ایجاد یک نظام پاسخگویی برخط، اعتماد عمومی و همبستگی اجتماعی بهعنوان نتیجۀ نهایی بروز مییابد. طرحوارۀ نظری و همچنین، الگوی پارادایمی پژوهش، این نتایج را بهگونهای دقیقتر تفسیر خواهند کرد. نتیجه نهایی اینکه، پاسخگویی در فضای رسانه، علاوه بر توسعه حکمرانی خوب باعث زایش اعتماد عمومی خواهد شد.
مقاله علمی پژوهشی
مطالعات فرهنگی
امیر عیسی ملکی؛ سید صمد بهشتی
چکیده
این مقاله با هدف اصلی کشف و افشای مضامین پنهان و آشکار تمارض اجتماعی در عمل شخصیتهای فیلم «قهرمان»، اثر اصغر فرهادی، انجام شده است. ازآنجاکه، بهنظر برخی منتقدان و متفکران، محتوا و مضامین سینمای ایران با مسائل و رویدادهای روز جامعه پیوند عمیقی دارد، این پژوهش، همچنین، مداقهای است بر تعاملات اجتماعی و تحلیل زندگی روزمره ...
بیشتر
این مقاله با هدف اصلی کشف و افشای مضامین پنهان و آشکار تمارض اجتماعی در عمل شخصیتهای فیلم «قهرمان»، اثر اصغر فرهادی، انجام شده است. ازآنجاکه، بهنظر برخی منتقدان و متفکران، محتوا و مضامین سینمای ایران با مسائل و رویدادهای روز جامعه پیوند عمیقی دارد، این پژوهش، همچنین، مداقهای است بر تعاملات اجتماعی و تحلیل زندگی روزمره در ایران معاصر. پژوهش حاضر به روش کیفی و با فن تحلیل محتوا انجام شده است. در این مقاله درصدد آن هستیم که دریابیم: «ما چه نیازی به برساختن قهرمان داریم؟» و «پدیدههای تمارض اجتماعی و قهرمانپروری در زندگی روزمره چه ارتباطی با همدیگر دارند؟»؛ برپایۀ یافتههای این پژوهش، پدیدههایی مانند تمارض اجتماعی و قهرمانپروری در زندگی روزمره، در رابطۀ متقابل و دیالکتیکِ کوشش و ناکامی، ناکارآمدی نهادهای اجتماعی و سیاسی، کیش فردیت، اخلاقگرایی ایدئولوژیک، ناامنی هستیشناختی و کاهش سرمایۀ اجتماعی، به تولید و بازتولید یکدیگر میپردازند و شاید تمارض اجتماعی و قهرمانپروری بهمثابه راهبردهایی برای بقا، بهویژه بقای آبرو و مقبولیت اجتماعی در تعاملات و زندگی روزمره، آخرین نوع از کنشهای اجتماعی و ابتکار عمل برای حفاظت از خود و جامعه باشند.
مقاله علمی پژوهشی
علوم اجتماعی و ارتباطات
رقیه قنبری قادیکلایی
چکیده
انقلاب فناورانه دستاورد موج سوم انقلابهاست، که تغییر و تحولاتی ملموسی در تمام صنایع از جمله صنعت گردشگری بهوجود آورده است. پیشرفت فناوری فرصتهای جدیدی برای گردشگری مجازی بهوجود آورده. از این رو، تجربه سفر مجازی و بررسی رفتار گردشگران تبدیل به موضوع مهمی برای مطالعات گردشگری شده است. بر این اساس، شناسایی و تبیین رویکردهای نظری ...
بیشتر
انقلاب فناورانه دستاورد موج سوم انقلابهاست، که تغییر و تحولاتی ملموسی در تمام صنایع از جمله صنعت گردشگری بهوجود آورده است. پیشرفت فناوری فرصتهای جدیدی برای گردشگری مجازی بهوجود آورده. از این رو، تجربه سفر مجازی و بررسی رفتار گردشگران تبدیل به موضوع مهمی برای مطالعات گردشگری شده است. بر این اساس، شناسایی و تبیین رویکردهای نظری در حوزه رفتار گردشگران مجازی هدف این مقاله است. این مطالعه بهطور نظاممند به مرور پژوهشهایی در مورد رفتار گردشگر مجازی میپردازد. در همین راستا، 27 مقاله منتشر شده در پایگاه داده اسکوپوس از سال 1999 تا 2022 برای استخراج شاخصهای رفتار گردشگران مجازی بررسی شده است. یافتههای کمی نشان میدهد، کشورهای پیشرو درزمینهٔ پژوهشهای گردشگری مجازی، چین و آمریکا هستند. مهمترین رویکردهای نظری به رفتار گردشگران، به ترتیب مدل پذیرش فناوری، نظریه محرک-ارگانیسم-پاسخ، رفتار برنامهریزیشده، نظریه جریان، بازیابی توجه، غوطهوری و حضور است. بهمنظور شناسایی مؤلفه های اصلی در مطالعات مربوط به رفتار گردشگران مجازی، از تحلیل محتوا استفاده شد، و در پایان، چارچوب مفهومی از محتوای مقالات استخراج شد. مهمترین و مؤثرترین نظریهها در این زمینه نظریه پذیرش فناوری است. این در حالی است که هنوز این نظریه به خوبی درک نشده است، و ابعاد زیادی از آن ناشناخته است.
مقاله علمی پژوهشی
جامعه شناسی
صادق صالحی؛ پروانه شاطری
چکیده
مسائل محیطزیستی ناشی از رفتارهای انتفاعی انسانها با طبیعت ازیکسو، و لزوم انجام برنامههای سازگاری با تغییرات آب وهوایی ازسویدیگر، و نیز ناتوانی دستگاههای اجرایی در اجرای کامل برنامهها، سبب اهمیت یافتن مشارکت گستردۀ همۀ گروهها، ازجمله سمنهای محیطزیستی، میشود. مشارکت از عوامل گوناگونی تأثیر میپذیرد که یکی ...
بیشتر
مسائل محیطزیستی ناشی از رفتارهای انتفاعی انسانها با طبیعت ازیکسو، و لزوم انجام برنامههای سازگاری با تغییرات آب وهوایی ازسویدیگر، و نیز ناتوانی دستگاههای اجرایی در اجرای کامل برنامهها، سبب اهمیت یافتن مشارکت گستردۀ همۀ گروهها، ازجمله سمنهای محیطزیستی، میشود. مشارکت از عوامل گوناگونی تأثیر میپذیرد که یکی از این عوامل برخورداری از سرمایۀ فرهنگی است. هدف مقالۀ حاضر، تحلیل جامعهشناختی تأثیر سرمایۀ فرهنگی اعضای سمنها بر مشارکت محیطزیستی است. روش انجام پژوهش، پیمایش بوده و برای گردآوری دادهها از روش پرسشنامه استفاده شده است. جامعۀ آماری پژوهش را همۀ اعضای سمنهای محیطزیستی شهر تهران تشکیل دادهاند. حجم نمونۀ 376 نفر با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی نسبی انتخاب شد و برای تجزیهوتحلیل دادهها نیز از نرمافزار SPSS استفاده شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که سرمایۀ فرهنگی و مشارکت بیشتر پاسخگویان در «حد متوسط و بیشتر» است و با افزایش سرمایۀ فرهنگی و هریک از ابعاد آن بهگونهای جداگانه، مشارکت افزایش یافته و اعضای برخوردار از سرمایۀ فرهنگی توانستند با بهکارگیری سازوکارهای خلاقانه در موارد زیر نقش داشته باشند: ایجاد انگیزه برای مشارکت مردم و سرمایهگذاران، اجرای برنامههای نمادین با هدف ترویج، انتقال دانش و آموزش محیطزیستی، تسهیلگری، مطالبهگری، توانافزایی، افزایش تعامل با جامعه، تأثیرگذاری بر دولت و جوامع محلی، و.... بهاینترتیب، میتوان نتیجه گرفت که سمنهای محیطزیستی میتوانند در ایجاد زمینههای پایداری در بین مردم نقش داشته و مروجان خوبی برای برساخت مسائل محیطزیستی در سطح جامعه باشند.
مقاله علمی پژوهشی
نظریه و نقد
محمدمهدی مظهری؛ مریم ارمغان؛ فریبا البرزی
چکیده
در تحلیل انتقادی ادوارد سعید از «شرقشناسی»، بازنمود تصویری شرق در هنر و پژوهشهای علمی غرب و محاط کردن آن در نظم استعماری و معنابخشی به آن، تنها تحریفی ایدئولوژیک برای دستیابی به نظمِ جهانِ سیاسی نوظهور (دوران مدرن) نیست، بلکه آرایش و تصور کاملاً منسجمی است که مشرقزمین را بهعنوان واقعیتی متمایز، با فاصله از جهان غرب و ابژهای ...
بیشتر
در تحلیل انتقادی ادوارد سعید از «شرقشناسی»، بازنمود تصویری شرق در هنر و پژوهشهای علمی غرب و محاط کردن آن در نظم استعماری و معنابخشی به آن، تنها تحریفی ایدئولوژیک برای دستیابی به نظمِ جهانِ سیاسی نوظهور (دوران مدرن) نیست، بلکه آرایش و تصور کاملاً منسجمی است که مشرقزمین را بهعنوان واقعیتی متمایز، با فاصله از جهان غرب و ابژهای برای برآوردن میلِ شناخت غربی، سازماندهی و تولید میکند. با این نگاه، نمایشگاه جهانی نیز عرصه و فرصتی برای نمایش دنیاهای متفاوت غربی/ شرقی است؛ جاییکه فرهنگهای متقابل منطقی/ خیالی و نظمِ تاریخی/ بینظمی اسطورهای در مقابل هم، درون ویترینی صفآرایی میکنند. دراینمیان، حضور ایران بهدلیل موقعیت راهبردی تازهبهدستآمده در دورۀ پهلوی اول و بهسبب تاریخ کهنِ علم و هنرش در نزد مستشرقان و نهادهای دانش غربی اهمیت ویژهای یافت و لازم بود که متناسب با طبقهبندی ساختار دانش و تاریخنگاری وابسته به آن، بازنمایی شود. غرفههای ایران در نمایشگاههای جهانی، منابعی بودند که مفاهیم و قواعد سیاستزدۀ خوانش تاریخی هماهنگ با شرقشناسی شرقشناسان، برپایۀ آنها ساخته میشدند. در اینجا بهمنظور روشنتر شدن بحث و بهعنوان نمونه، بر راهبردهای رویارویی گفتمانی حضور ایران در سه نمایشگاه جهانی هنر فیلادفیا (1926)، هنر و معماری برلینگتون (1931)، و بروکسل (1935) تمرکز کردهایم. مقاله حاضر با تکیه بر رهیافت تحلیل گفتمان، در جستوجوی پاسخی است برای پرسش «انتظارات گفتمان شرقشناسانه چگونه از مسیر برگزاری نمایشگاههای جهانی برآورده میشد؟» تا رابطهای معنادار میان رهیافتهای اورینتالیستی و اهداف آن با بازنمایی کالبدی، محتوایی، و کارکردی معماری این غرفهها پیدا کند. یافتهها نشان داد معماری غرفههای ایرانی در این نمایشگاههای جهانی بهگونهای است که ایستادن در میانۀ توقعات گفتمان شرقشناسی را مانند شیئی موزهای بازمیتاباند که هنر ایران را در نظم نمایشگاهی محاط و محصور کرده است و به غرب برای نمایش ایران اگزوتیک یاری میرساند.