مقاله علمی پژوهشی
مطالعات زنان
یعقوب فروتن؛ مینا شجاعی قلعه نی
چکیده
در این مقاله، نگرش جمعیتشناختی بر پایه مؤلفههای پنجگانه شامل ترجیحات فرزندآوری، نگرش به سیاست افزایش جمعیت، سن ازدواج دختران، طلاق و مهاجرت مورد سنجش قرارگرفتهاند و بر اساس یک رویکرد فرهنگی اجتماعی، تفاوتهای جنسیتی مرتبط با این مؤلفههای پنجگانه بررسیشدهاند. بهطوردقیقتر، این تحقیق در نظر دارد تا در گام اول نشان ...
بیشتر
در این مقاله، نگرش جمعیتشناختی بر پایه مؤلفههای پنجگانه شامل ترجیحات فرزندآوری، نگرش به سیاست افزایش جمعیت، سن ازدواج دختران، طلاق و مهاجرت مورد سنجش قرارگرفتهاند و بر اساس یک رویکرد فرهنگی اجتماعی، تفاوتهای جنسیتی مرتبط با این مؤلفههای پنجگانه بررسیشدهاند. بهطوردقیقتر، این تحقیق در نظر دارد تا در گام اول نشان دهد که آیا اساساً دو جنس مردان و زنان دارای نگرشهای جمعیتشناختی متفاوت یا مشابه هستند؟ در گام دوم نیز مشخص میشود که آیا رویکردهای جمعیتشناختی افراد اساساً تحت تأثیر نگرش جنسیتی آنهاست؟ و بالاخره، هدف عمده، در گام سوم این است تا بر پایهٔ یک بررسی تطبیقی نشان داده شود که میزان و شکل تأثیرگذاری همزمان دو متغیر جنس و نگرش جنسیتی افراد بر روی رویکردهای جمعیتشناختی آنان چگونه است؟ درمجموع، نتایج این تحقیق را میتوان در چارچوب و تأیید نظریهٔ اندیشمندان معاصر تئوری جنسیت تلقی کرد؛ بدینمعناکه، تحقیقات و مطالعاتی که صرفاً محدود به بررسی تفاوتها بین دو جنس مردان و زنان هستند، فقط بخشهای اندکی از واقعیات را نمایان میسازند و شناخت بهتر و بررسی دقیقتر ملاحظات جنسیتی مرتبط با رویکردهای جمعیتشناختی افراد نهتنها مستلزم این است که نگرش جنسیتی این مردان و زنان کانون توجه قرار گیرد، بلکه باید تأثیرگذاری همزمانمتغیرهای جنس مردان و زنان و نگرش جنسیتی آنان بهطورتطبیقی نیز مطالعه شود.
مقاله علمی پژوهشی
تاریخ
علیرضا احمدی؛ نصرالله پورمحمدی املشی
چکیده
دوران پادشاهی ناصرالدینشاه، چیزی جز کوششهای وی برای برپایی تجدد در همهٔ ارکان جامعه نیست. یکی از موانع شاه برای رسیدن به این امر، روحانیت و قدرت و نفوذ آنان در میان توده مردم بود. ناصرالدینشاه سعی کرد با برگزاری مراسم پرتجمل مذهبی در دربار، ضمن کسب استقلال دینی بدون وابستگی به علما، مشروعیت مذهبی خود را در بین توده مردم حفظ کند. ...
بیشتر
دوران پادشاهی ناصرالدینشاه، چیزی جز کوششهای وی برای برپایی تجدد در همهٔ ارکان جامعه نیست. یکی از موانع شاه برای رسیدن به این امر، روحانیت و قدرت و نفوذ آنان در میان توده مردم بود. ناصرالدینشاه سعی کرد با برگزاری مراسم پرتجمل مذهبی در دربار، ضمن کسب استقلال دینی بدون وابستگی به علما، مشروعیت مذهبی خود را در بین توده مردم حفظ کند. برای رسیدن به این هدف، ایجاد ساختار نوینی در امور دینی لازم بود. در این مقاله، موضوع اهمیت تشریفات مذهبی دربار ناصرالدینشاه را با تکیهبر ساختمان تکیه دولت بررسی کردهایم. تکیه دولت یک سازهٔ کلیدی برای خودایستایی مذهبی ناصرالدینشاه بهشمار میآمد. او با ساختن بنای تکیه دولت نه به شیوهٔ معماری اسلامی، بلکه با الگوبرداری از معماری غرب، نخستین گام را در گذرگاه دگرگونی آیینهای مذهبی برداشت؛ بهگونهای که نمایندگان سیاسی و اروپایی برای نخستینبار در تاریخ ایران، ملزم به حضور در برنامههای دینی دربار شدند و جایگاه ویژه خاندان سلطنتی و زنان دربار درحالی در این بنا دیده شده بود که روحانیت در این ساختمان، جایگاه خاصی نداشت و این تنها آیین مذهبیای بود که مراسم بدون وابستگی و نقش اصلی روحانیت برگزار میشد.
مقاله علمی پژوهشی
جامعه شناسی
جلیل کریمی؛ ساجده واعظ زاده
چکیده
در یک قرن اخیر، توسعهٔ تمرکزگرا، نامتوازن و نابرابر سامان اجتماعی ایران را با چالشهای جدی، از جمله محرومیت فزاینده در برخی مناطق کلانشهرها، روبرو کرده است. شهر کرمانشاه، علاوه براین فرایند، به سبب عوامل دیگری همچون جنگ تحمیلی و ویژگیهای جغرافیایی، اجتماعی و فرهنگی، این محرومیت را بهصورت مضاعف تجربه کرده است. این محرومیت، ...
بیشتر
در یک قرن اخیر، توسعهٔ تمرکزگرا، نامتوازن و نابرابر سامان اجتماعی ایران را با چالشهای جدی، از جمله محرومیت فزاینده در برخی مناطق کلانشهرها، روبرو کرده است. شهر کرمانشاه، علاوه براین فرایند، به سبب عوامل دیگری همچون جنگ تحمیلی و ویژگیهای جغرافیایی، اجتماعی و فرهنگی، این محرومیت را بهصورت مضاعف تجربه کرده است. این محرومیت، زمینهٔ اصلی مطالعهٔ حاضر، با تأکید بر زندگی روزمره در بین مناطق محروم و برخوردار شهر کرمانشاه است. ما شاخصهای سرمایهٔ اقتصادی، سرمایهٔ فرهنگی، نحوهٔ گذران اوقات فراغت، مدیریت بدن و ترجیحات را در 13 محلهٔ محروم و 2 محلهٔ برخوردار، با 800 نمونه، «پیمایش» و تحلیل کردهایم. یافتهها حکایت از آن دارد که در مجموع، محلات محروم در ابعاد مختلف اقتصادی، فرهنگی، فراغتی، ذوقیات و مدیریت بدن، بهرغم تفاوتهای جزئی، بهطور نسبی از الگوی یکسانی پیروی میکنند که ویژگی اصلی آن فقر و محرومیت است؛ و در بیشتر شاخصها بین مناطق محروم و برخوردار تفاوت معنادار وجود دارد. همچنین، بین وضعیت اقتصادی و متغیرهای «سرمایهٔ فرهنگی»، «مدیریت بدن» و «ترجیحات هنری و ادبی» و «منطق اقتصادی» همبستگی مثبت وجود داشته است. متغیرهای جمعیتشناختی سن، تحصیلات و شغل نیز از جمله متغیرهای مهم در تغییر میزان سرمایهها بودهاند.
مقاله علمی پژوهشی
فیروزه اصغری
چکیده
دانشگاه مانند هر اجتماع دیگری دارای فرهنگ است؛ اما فرهنگی که درحالحاضر بر دانشگاههای ایران حاکم است، با انتظارات از فرهنگ دانشگاه بهعنوان یک اجتماع علمی همخوانی ندارد. مقالهٔ حاضر براساس دیدگاه و تجربهٔ دانشگاهیان تلاش کرده است تا با رویکردی تفسیری به پرسش اصلی دربارهٔ چرایی و چگونگی اختلال در فرهنگ دانشگاهی ایران با استفاده ...
بیشتر
دانشگاه مانند هر اجتماع دیگری دارای فرهنگ است؛ اما فرهنگی که درحالحاضر بر دانشگاههای ایران حاکم است، با انتظارات از فرهنگ دانشگاه بهعنوان یک اجتماع علمی همخوانی ندارد. مقالهٔ حاضر براساس دیدگاه و تجربهٔ دانشگاهیان تلاش کرده است تا با رویکردی تفسیری به پرسش اصلی دربارهٔ چرایی و چگونگی اختلال در فرهنگ دانشگاهی ایران با استفاده از نظریه داده بنیاد پاسخ دهد. انتخاب مشارکتکنندگان شامل اعضای هیئتعلمی دانشگاهها و مؤسسات پژوهشی وابسته به وزارت علوم و وزارت بهداشت، بر اساس نمونهگیری نظری و تا زمان دستیابی به اشباع نظری ادامه داشته است. گردآوری دادهها از طریق مصاحبهٔ نیمهساختاریافته شامل 17 مصاحبهٔ انفرادی و 4 مصاحبهٔ گروهی و مقولهبندی دادهها از طریق کدگذاری سهمرحلهای باز، محوری و انتخابی شامل 1900کد، 458مفهوم، 101زیرمقوله و 32مقوله اصلی به تفکیک انجام و تحلیل دادهها بر اساس مفهوم زمینه، ابزار تحلیلی پارادایم (شرایط، کنشـبرهم کنش و پیامد) و استراتژی تحلیلی ماتریس شرطیـپیامدی صورت گرفته است. براساس نتایج بهدست آمده «عدم التزام به هنجارهای آکادمیک» بهعنوان پدیدهٔ محوری انتخاب و مدل نهایی براساس شرایط علّی و عوامل زمینهای در دو سطح خرد و کلان، کنش و برهمکنش دانشگاهیان (مقاومت، سکوت و سوءاستفاده) و پیامدها (پیامدهای فردی، سازمانی و ملّی) حول پدیده محوری بسط داده شد. نتیجهگیری نهایی حاکی از تقویت و بازتولید پدیدهٔ محوری، در صورت عدم اقدام دانشگاه برای کمک به بهبود وضعیت از درون این نهاد علمی وعدم توجه به مسئولیت فردی دانشگاهیان است.
مقاله علمی پژوهشی
جامعه شناسی
اسداله بابایی فرد؛ طاهره یوسفی فر؛ زهرا امجدی
چکیده
هدف مقالهٔ حاضر بررسی تأثیر عوامل اجتماعی مؤثر بر مدیریت بدن زنان در شهر قم است. در این پژوهش از نظریات گیدنز، گافمن، نان لین، کولی و هومنز بهعنوان چارچوب نظری استفاده شده است. این پژوهش از نوع پیمایشی بوده و دادههای مورد نیاز از طریق پرسشنامهٔ محققساخته گردآوری شده است. جامعهٔ آماری پژوهش شامل کلیهٔ زنان 16 تا 60 سال و بالاتر شهر ...
بیشتر
هدف مقالهٔ حاضر بررسی تأثیر عوامل اجتماعی مؤثر بر مدیریت بدن زنان در شهر قم است. در این پژوهش از نظریات گیدنز، گافمن، نان لین، کولی و هومنز بهعنوان چارچوب نظری استفاده شده است. این پژوهش از نوع پیمایشی بوده و دادههای مورد نیاز از طریق پرسشنامهٔ محققساخته گردآوری شده است. جامعهٔ آماری پژوهش شامل کلیهٔ زنان 16 تا 60 سال و بالاتر شهر قم بوده که از این تعداد 384 نفر با استفاده از فرمول کوکران و شیوهٔ نمونهگیری سهمیهای انتخاب شدهاند. نرمافزار مورد استفاده جهت تجزیهوتحلیل دادهها SPSS 22بوده است. یافتهها حاکی از آن است که بین متغیرهای فشار اجتماعی، تأیید اجتماعی، دستیابی به موقعیت اجتماعی بالاتر، جذب جنس مخالف و رضایت از زندگی با مدیریت بدن رابطهٔ معنادار و مستقیم وجود دارد. همچنین، متغیرهای حاضر در مدل رگرسیونی، توانستهاند 41درصد از تغییرات متغیر مدیریت بدن را تبیین نمایند. در بخش پایانی، دلالتهای یافتهها و نتایج در زمینهٔ سیاستگذاریهای اجتماعی موردبحث قرار گرفته و پیشنهادهایی برای رویارویی با گرایش افراطی به مدیریت بدن مطرح شده است.
مقاله علمی پژوهشی
علوم اجتماعی و ارتباطات
فواد ظفر عبدالله زاده؛ محمدرضا رسولی؛ طهمورث شیری
چکیده
ماهیت جهانی رسانههای اجتماعی، چالشهای قومی را از حیطهٔ منطقه و ملّت به عرصهٔ جهانی کشانده است. مطالعه حاضر، این چالشها را در چارچوب نظریههای جهانیشدن، تحلیل میکند. دو رویکرد عمده در رابطه با پدیدهٔ جهانیشدن وجود دارد: یک رویکرد معتقد به همگونی کامل جهان است؛ و رویکرد دیگر، به چنین شدّت و کیفیتی قائل نیست. هدف تحقیق، ...
بیشتر
ماهیت جهانی رسانههای اجتماعی، چالشهای قومی را از حیطهٔ منطقه و ملّت به عرصهٔ جهانی کشانده است. مطالعه حاضر، این چالشها را در چارچوب نظریههای جهانیشدن، تحلیل میکند. دو رویکرد عمده در رابطه با پدیدهٔ جهانیشدن وجود دارد: یک رویکرد معتقد به همگونی کامل جهان است؛ و رویکرد دیگر، به چنین شدّت و کیفیتی قائل نیست. هدف تحقیق، روشن ساختن این امر است که رسانههای اجتماعی بهعنوان ابزارهای ارتباطی جهانی در رابطه با هویتهای قومی ایرانی، در انطباق با کدام یک از این دو رویکرد عمل کردهاند. برای نیل به هدف مذکور با 11 استاد علوم ارتباطاتاجتماعی، مردمشناسی و جامعهشناسی مصاحبهٔ عمیق صورت گرفته و دادهها با استفاده از نرمافزار مکسکیودا ۱۰ تجزیهوتحلیل شدهاند. نتایج گویای آن است که عملکرد رسانههای اجتماعی وضعیتی دوگانه ایجاد کرده است: از یکسو به حفظ هویت اقوام ایرانی انجامیده؛ و از سوی دیگر، سببساز تأثیرپذیری آنها از فرهنگ جهانی شده است. به سخن دیگر، رسانههای اجتماعی، همزیستی فرهنگی اقوام با دیگری جهانی و ملیّت را تقویت میکنند. در مورد اقوام جداییطلب، رسانههای اجتماعی در ایجاد چالشهای قومی نقش چندانی ایفا نمیکنند و این موضوع متأثر از سایر عوامل اجتماعی و سیاسی است. در نهایت، انگیزهٔ اقوام ایرانی برای مقاومت در برابر ملیّت و فرهنگ جهانی محدود است؛ هر چند رسانههای اجتماعی، این قابلیت را به آنها میدهد.