مطالعات فرهنگی
حمیده بیگی
چکیده
آیینها و مراسم سوگواری مذهبی، از مهمترین منابع رسیدن به هویت، ریشههای فکری، و سبک زندگی افرادی است که بهطور جمعی در منطقۀ مشخصی برای اجرا و حفظ آن میکوشند. آیین عزاداری حسینی در شهرک ماسوله، اجرای آیینی سنتی است که پس از ورود اسلام به این منطقه، لباس نمادین خود را به قامت سوگواریهای مسلمانان نشانده و شیوۀ آیینی سنتی را برای ...
بیشتر
آیینها و مراسم سوگواری مذهبی، از مهمترین منابع رسیدن به هویت، ریشههای فکری، و سبک زندگی افرادی است که بهطور جمعی در منطقۀ مشخصی برای اجرا و حفظ آن میکوشند. آیین عزاداری حسینی در شهرک ماسوله، اجرای آیینی سنتی است که پس از ورود اسلام به این منطقه، لباس نمادین خود را به قامت سوگواریهای مسلمانان نشانده و شیوۀ آیینی سنتی را برای ابراز همدردی با امام حسین(علیهالسلام) و یارانش بهروز کرده است. این پدیدۀ فرهنگی که بهعنوان میراث معنوی ثبت شده است، برای حفظ و صیانت و از بین نرفتن جلوههای عملی آن، نیاز به دیده شدن دارد. گردشگری آیینی با ویژگی نمایشی خود، تکرار و بازنمایش جریان رویداد و کنش و واکنش آیینی را در مقابل چشمان گردشـگـران روایت کرده و بهعنوان رسـانهای قدرتمند در نگهداشت ویژگیهای ناب و منحصربهفـرد مناطق عمـل میکند. پژوهش حاضر، از نوع توصیفی و پیمایشی است که با ابزار مصاحبه و پرسشنامه و به روش نمونهگیری دردسترس و گلولهبرفی در بین 340 نفر از گردشگران داخلی و خارجی حاضر در آیینهای عزاداری حسینی شهرک ماسوله در سال 1396 انجام شده است. نتایج بررسی و تجزیهوتحلیل خروجی از نظرات گردشگران با استفاده از نرمافزارهای SPSS و Excel، بیانگر نقش بسزای گردشگری آیینی در حفظ و صیانت از آیینهای سنتی و لزوم تجهیز زیرساختهای گردشگری منطقه است. در راستای هدایت هدفمند گردشگران و بهرهگیری از رویداد گردشگری آیینی، برگزاری تورهای تخصصی و برنامهریزیشده یکی از پیشنهادهای اصلی این پژوهش است.
مطالعات فرهنگی
سردار فتوحی؛ نعمت الله فاضلی
چکیده
در جوامع سنتی، مرزها بیشتر مبتنیبر ویژگیهای زبانی، مذهبی، و فرهنگی بودند، ولی در عصر مدرن، مرز در چارچوب دولت معنادار است. درواقع، تا یک دهه پیش، رویکردهای جهانیشدن و دورۀ پسامرزی مطرح میشد، ولی امروزه به دلایل مختلف، ازجمله ناامنی، مرزها بیشازپیش مستحکم شدهاند و نظارت و کنترل بیشتری بر آنان اعمال میشود. در این شرایطی، ...
بیشتر
در جوامع سنتی، مرزها بیشتر مبتنیبر ویژگیهای زبانی، مذهبی، و فرهنگی بودند، ولی در عصر مدرن، مرز در چارچوب دولت معنادار است. درواقع، تا یک دهه پیش، رویکردهای جهانیشدن و دورۀ پسامرزی مطرح میشد، ولی امروزه به دلایل مختلف، ازجمله ناامنی، مرزها بیشازپیش مستحکم شدهاند و نظارت و کنترل بیشتری بر آنان اعمال میشود. در این شرایطی، تقریباً نیمی از محیط پیرامون کسانیکه در نزدیکی مرز زندگی میکنند، تحت این نظارت و کنترل قرار میگیرد؛ ازاینرو، بهنظر میرسد که تجربههای این افراد از مرز، با کسانیکه در مرکز نقاط غیرمرزی ساکن هستند، متفاوت است، زیرا این افراد، از هر چهار جهت، فاقد نظارت و کنترل هستند. پژوهش حاضر، در راستای درک بهتر این موضوع، با استفاده از روش پدیدارشناسی، تجربههای زیستۀ مردم شهر نودشه را (بهعنوان نمونه موردی) بررسی کرده است. دراینراستا، برپایه روش تحلیل تماتیک، چهار بُعد نگرش فرهنگی، زیستمحیطی، اقتصادی، و سیاسی در مورد مرز، شناسایی شد. در رویکرد فرهنگی و محیطی، مرز بهعنوان دیوار محدودکننده و عامل سلب ارتباط انسانی قلمداد شده است، ولی از بُعد سیاسی، مرز، رهاییبخش تلقی میشود. از بعد اقتصادی، وضعیت پیچیدهتر است و سه دیدگاه متفاوت به پدیدۀ مرز، مطرح است. براساس دیدگاه نخست، مرز، «محدودکنندۀ حیاتبخش» است، در این معنا، مرز، مانعی در برابر روابط اقتصادی است، ولی این موانع، بیش از نبود آن برای گذران زندگی، اهمیت دارد. در دیدگاه دوم، مرز، «آزادیبخشِ بازار» است، در این معنا، مرز، عامل پیوند ــدستکم ــ اقتصاد دو کشور با هم است و مبادلۀ دوسویه بین آنان رواج مییابد که این ظرفیت، برای شهرهای غیرمرزی فراهم نیست. در رویکرد سوم، مرز، عاملی برای «محرومیت از مرکز» تلقی میشود که برایناساس، مرز بهعنوان مانعی در برابر توسعه و پیشرفت و حتی دریافت امکانات رفاهی بهشمار میآید.
مطالعات فرهنگی
نعمت الله موسی پور؛ لیلا فلاحتی؛ مهدی مزینانی
چکیده
حوزه مدیریت در نظام آموزش عالی از نخستین حوزههایی است که ارتباطگیری با دانشجویان و فرایند شکلدهی به ذهنیت آنها را آغاز میکند. مطالعه این فرایند از دو جنبه ممکن و مهم است: آنچه مدیران، اراده میکنند؛ آنچه مخاطبان برداشت میکنند. اهمیت جنبه دوم، از منظر سیاستگذاری فرهنگی بهعنوان لازمۀ اجرای سیاستها، جایگاه ذینفعان در ...
بیشتر
حوزه مدیریت در نظام آموزش عالی از نخستین حوزههایی است که ارتباطگیری با دانشجویان و فرایند شکلدهی به ذهنیت آنها را آغاز میکند. مطالعه این فرایند از دو جنبه ممکن و مهم است: آنچه مدیران، اراده میکنند؛ آنچه مخاطبان برداشت میکنند. اهمیت جنبه دوم، از منظر سیاستگذاری فرهنگی بهعنوان لازمۀ اجرای سیاستها، جایگاه ذینفعان در فرایند سیاستگذاری، زمینهسازی برای بهبود سیاستها، و تنظیم پیشنهادهای سیاستی، همیشگی و محوری است. مقاله حاضر در پی کاوش و بازشناسی نظری دیدگاه و خوانشی است که دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان در مورد مدیریت فرهنگی دانشگاه، بهعنوان زیرنظامی از نظام مدیریت دانشگاه، دارند. دادههای لازم از طریق روشهای مشاهده مشارکتی (مشارکتکننده در نقش مشاهدهگر) و مصاحبه (روش هدایت کلیات) گردآوری شدهاند. در مصاحبه، 35 نفر از دانشجویان (19 دختر و 16 پسر) و 5 نفر از مدیران فرهنگی دانشگاه، با نمونهگیری هدفمند انتخاب شدهاند. مصاحبهها با روش نظامدار (منسوب به استراوس و کوربین) در 4 سطح، تحلیل شدند. در جریان تحلیل، 109 مفهوم، 15 مقوله، و 5 مقولۀ عمده پدیدار شدند که درنهایت بهنظر پژوهشگران، برسازندۀ سبکی از مدیریت بومیـفرهنگی ایرانی، بهنام پدرسالاری فرهنگی، هستند. این نوع از مدیریت، در حوزه سیاستگذاری و برنامهریزی، مبتنیبر برنامهریزی عمودی، تکبُعدی، و تکجنسیتی، در حوزه هدایت و هماهنگی، مبتنیبر غیرسازی، و در حوزۀ پایش و نظارت، مبتنیبر نگاهبانی و مراقبت است. سلوک پدرانه، امتیازی است که میتواند این سبک مدیریتی را تعالیبخش، کارآمد، مطلوب، و ارزنده معرفی کند.
مطالعات فرهنگی
سیدمجید حسینی؛ احسان فرزانه
چکیده
برمبنای نظریه و روش تحلیل گفتمان، بین معرفت و فرایندهای اجتماعی و تاریخی، پیوند ناگسستنی وجود دارد. فرایندهای اجتماعی و تاریخی، شیوههای فهم انسانها از جهان را خلق و دگرگون میکنند و ازسویدیگر، از طریق شیوههای فهم جهان، هدایت میشوند. برایناساس، آثار ادبی و هنری، در خلأ تولید نمیشوند و با متن و بستر اجتماعی و تاریخی خود ...
بیشتر
برمبنای نظریه و روش تحلیل گفتمان، بین معرفت و فرایندهای اجتماعی و تاریخی، پیوند ناگسستنی وجود دارد. فرایندهای اجتماعی و تاریخی، شیوههای فهم انسانها از جهان را خلق و دگرگون میکنند و ازسویدیگر، از طریق شیوههای فهم جهان، هدایت میشوند. برایناساس، آثار ادبی و هنری، در خلأ تولید نمیشوند و با متن و بستر اجتماعی و تاریخی خود رابطهای دوسویه دارند. در مقاله حاضر، گفتمانی که در سالهای پایانی دهه 1380 در فضای شعر کشور هژمون شده است، با واکاوی اشعار علیرضا آذر ـبهعنوان یکی از مطرحترین عرضهکنندگان این گفتمانـ بررسی میشود و مؤلفههای چهارگانه آن (آرمانگریزی، ناامیدی، شخصمحوری، و میل به خودکشی و انهدام خویشتن) در ارتباط با تحولات سیاسی و اجتماعی ایران از زمان پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون، تبیین میشود. تحلیل انتقادی به روش نورمن فرکلاف، چرایی و چگونگی مفصلبندی جهان بهگونهای خاص را در گفتمان اخیر توضیح میدهد و کارکرد ایدئولوژیک آن را در جاودانه نشان دادن مفاهیم محدود تاریخی نشان میدهد.
مطالعات فرهنگی
مجید فولادیان؛ مرتضی دیاری؛ راضیه ظهوری
چکیده
هدف از انجام این پژوهش، بررسی چگونگی گذران اوقات فراغت در میان دانشجویان غیربومی دانشگاه فردوسی است. دانشجویان غیربومی بهدلیل داشتن شرایط خاص، روند متفاوتی را در ترمهای مختلف در مورد گذران اوقات فراغت، تجربه میکنند. ورود به فضای جدید و در اغلب موارد، تجربۀ جدید زندگی در یک کلانشهر، افراد را با انواع متفاوتی از شیوههای ...
بیشتر
هدف از انجام این پژوهش، بررسی چگونگی گذران اوقات فراغت در میان دانشجویان غیربومی دانشگاه فردوسی است. دانشجویان غیربومی بهدلیل داشتن شرایط خاص، روند متفاوتی را در ترمهای مختلف در مورد گذران اوقات فراغت، تجربه میکنند. ورود به فضای جدید و در اغلب موارد، تجربۀ جدید زندگی در یک کلانشهر، افراد را با انواع متفاوتی از شیوههای گذران اوقات فراغت آشنا میکند. درواقع، یک دانشجوی غیربومی، پس از ورود به شهر محل تحصیل، اوقات فراغت خود را با دوستان خود شریک میشود و خانواده، نقش بسیار اندکی در گذران اوقات فراغت وی ایفا میکند. آزادی عمل بیشتر، داشتن زمان فراغت بیشتر، آشنایی با دوستان جدید، آشنایی با شیوههای متفاوت گذران اوقات فراغت در یک کلانشهر، فرصت آشنایی با جنس مخالف، و بسیاری دیگر از موارد، موجب تفاوتهای گستردهای در شیوۀ گذران اوقات فراغت دانشجویان غیربومی میشود. روش انجام این پژوهش، کیفی بوده است؛ بهاینترتیب که با 40 نفر از دانشجویان غیربومی، مصاحبۀ عمیق فردی انجام شده و درنهایت، با رسیدن به اشباع نظری، مصاحبهها در سه مرحله، کدگذاری و درنهایت، تحلیل شدهاند. یکی از مهمترین نتایج این پژوهش، کاهش زمان فراغت در ترمهای پایانی است. همچنین، شیوۀ گذران اوقات فراغت دانشجویان غیربومی در ترمهای پایانی، تفاوتهایی دارد که در قسمت یافتهها مطرح و بررسی شده است. بهطورکلی، فعالیت در شبکههای اجتماعی، ارتباط با جنس مخالف، خیابانگردی و رفتن به پارک، از مهمترین فعالیتهای فراغتی دانشجویان است. بیش از بیست نوع از شیوههای گذران اوقات فراغت (براساس مصاحبههای انجامشده) در طول مقاله شرح داده شده است.
مطالعات فرهنگی
هابیل حیدرخانی
چکیده
فرهنگ شهروندی مجموعهای از ارزشها و هنجارها است که بیانگر سبک زندگی و شکلدهندۀ تعاملات انسانی در بافت نوین زندگی جمعی، و رویهمرفته، قابلیتهای اکتسابی، هستند و توجه به آن در جامعۀ جدید، اهمیت فراوانی دارد. با توجه به اهمیت موضوع فرهنگ شهروندی، پژوهش حاضر با استفاده از روش میدانی، تکنیک پیمایش، ابزار تحقیق پرسشنامه و استفاده ...
بیشتر
فرهنگ شهروندی مجموعهای از ارزشها و هنجارها است که بیانگر سبک زندگی و شکلدهندۀ تعاملات انسانی در بافت نوین زندگی جمعی، و رویهمرفته، قابلیتهای اکتسابی، هستند و توجه به آن در جامعۀ جدید، اهمیت فراوانی دارد. با توجه به اهمیت موضوع فرهنگ شهروندی، پژوهش حاضر با استفاده از روش میدانی، تکنیک پیمایش، ابزار تحقیق پرسشنامه و استفاده از نرمافزارهای SPSS و Smart PLS، در پی بررسی نقش سرمایه اجتماعی در پایبندی به فرهنگ شهروندی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شهر کرمانشاه است که تعداد 384 نفر از شهروندان بالای 18 سال این شهر با استفاده از فرمول کوکران بهعنوان حجم نمونه، بررسی شدهاند. نتایج تحقیق حاکی از این است که بین میزان کل سرمایه اجتماعی (34 درصد=P)، و ابعاد آن، یعنی اعتماد اجتماعی (39 درصد=P)، حمایت اجتماعی (30 درصد=P)، تعامل اجتماعی (35درصد=P)، انسجام اجتماعی (32 درصد=P) و آگاهی اجتماعی (23 درصد=P) ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد؛ بنابراین، تمام فرضیههای پژوهش تأیید میشوند. همچنین، نتایج حاصل از الگوی معادله ساختاری (Smart PLS) نیز نشان میدهند که متغیر سرمایه اجتماعی، رویهمرفته 53 درصد از واریانس متغیر پایبندی به فرهنگ شهروندی را تبیین میکند؛ با درنظر داشتن مقادیر مربوط به حجم اثر، شاخص ضریب تعیین این مقدار، در حد متوسط 28 درصد برآورد میشود.
مطالعات فرهنگی
محمد علی ایت الهی
چکیده
هدف این پژوهش، بررسی این مسئله است که نگرش و قضاوتهای اخلاقی ایرانیان در مورد مفهوم فرهنگی «زرنگی» چیست. واژه فرهنگی زرنگی، دارای تضاد معنایی است و ازیکسو بهمعنای زیرکی و از سوی دیگر بهمعنای حیله و تزویر بهکار میرود. این پژوهش با استفاده از اطلاعات جمعآوریشده از ۲۰۰ وبلاگ شخصی و با بهکارگیری روش تحلیل محتوایی، ...
بیشتر
هدف این پژوهش، بررسی این مسئله است که نگرش و قضاوتهای اخلاقی ایرانیان در مورد مفهوم فرهنگی «زرنگی» چیست. واژه فرهنگی زرنگی، دارای تضاد معنایی است و ازیکسو بهمعنای زیرکی و از سوی دیگر بهمعنای حیله و تزویر بهکار میرود. این پژوهش با استفاده از اطلاعات جمعآوریشده از ۲۰۰ وبلاگ شخصی و با بهکارگیری روش تحلیل محتوایی، نگرش ایرانیان به مفهوم فرهنگی زرنگی را بررسی کرده است. همچنین، پژوهشگر از آزمون تکمیلی مباحثهای استفاده کرده است تا دریابد که ایرانیان تا چه اندازه در ارزشگذاری رفتارهایی که با برچسب زرنگی قابلتوصیف هستند، از قضاوتهای اخلاقی مطلق استفاده میکنند. شرکتکنندگان در پژوهش، ٣٣ نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی در دانشگاه جهرم و ۲۰ نفر از استادان رشتههای علوم انسانی در دانشگاههای شیراز و اصفهان بودند. نتایج بهدستآمده نشان میدهد که اگرچه واژه «زرنگی» مفهومی دوپهلو دارد، اما اکثر شرکتکنندگان در این پژوهش، به مفهوم منفی این واژه توجه بیشتری داشتهاند. علاوهبر این، هنگامیکه از مصاحبهشوندگان خواسته شد که در مورد نمونههای رفتاری که میتوانست با برچسب زرنگی توصیف شود، قضاوت کنند، بسیاری از آنها مفاهیم غیرمبهم و مطلق را بر مفاهیم مبهم و نسبی ترجیح دادند.
مطالعات فرهنگی
علیرضا رضائی
چکیده
مفهوم «موجُو» از مفاهیم بنیادی فرهنگ و تفکر ژاپن است که در مقایسه با سایر مفاهیم و کلیدواژههای ضروری برای درک فرهنگ ژاپن در ایران کاملاً ناشناخته مانده است. درک این مفهوم پیششرط لازم برای درک موضوعاتی مانند چرایی اهمّیت «ساکورا» یا همان شکوفههای گیلاس در فرهنگ ژاپن، دلیل ارجحیّت چوب بر سنگ در معماری ژاپنی، چگونگی ...
بیشتر
مفهوم «موجُو» از مفاهیم بنیادی فرهنگ و تفکر ژاپن است که در مقایسه با سایر مفاهیم و کلیدواژههای ضروری برای درک فرهنگ ژاپن در ایران کاملاً ناشناخته مانده است. درک این مفهوم پیششرط لازم برای درک موضوعاتی مانند چرایی اهمّیت «ساکورا» یا همان شکوفههای گیلاس در فرهنگ ژاپن، دلیل ارجحیّت چوب بر سنگ در معماری ژاپنی، چگونگی توجیه سنّت شکمدری ساموراییها، پدیده کامیکازه، چرایی خاص بودن معنی واژه بیانگر خداحافظی در زبان ژاپنی یعنی سایونارا، و همچنین درک درونمایه بسیاری از اشعار ژاپنی و بهویژه هایکو است. موجُو بیانگر نوعی جهانبینی است که در طول تاریخ پرفراز و نشیب ژاپن و از طریق ادغام تفکرات اصیل ژاپنی با تفکرات بودیسم شکل گرفته است. مقاله حاضر پس از تبیین معنی لغوی و مفهومی موجُو نمودهای آن را در ادبیات، فرهنگ، جامعه و زبان ژاپن بررسی میکند و تلاش میکند که از دیدگاه یک فرد غیرژاپنی یکی از جنبههای جهانبینی ژاپنی را واکاوی کند. نگارنده با دقیق شدن بر روی مفهوم موجُو و تفاسیر موجود از آن تلاش میکند برداشت جدیدی از این مفهوم ارائه دهد؛ برداشتی که مفهوم موجُو را بهصورت «گریز از ابدیّت» تفسیر میکند. مقاله حاضر در پی پاسخ دادن به چرایی این برداشت است.
مطالعات فرهنگی
شقایق یوسفی مقدم؛ محمد سعید ذکایی
چکیده
پرسش اصلی مقالۀ حاضر این است که شش رمان معاصر فارسی در بازۀ زمانی پیش و پس از انقلاب اسلامی چه تصویری از الگوی روابط بین نسلی را در خانواۀ ایرانی ترسیم کرده است و در این زمان چه تغییری در روایت رمانها از مناسبات نسلی درون خانواده ایجاد شده است. بنابراین، ادبیات داستانی را بهمثابة میانجی فهممان از تحولات جامعه در این زمینه در ...
بیشتر
پرسش اصلی مقالۀ حاضر این است که شش رمان معاصر فارسی در بازۀ زمانی پیش و پس از انقلاب اسلامی چه تصویری از الگوی روابط بین نسلی را در خانواۀ ایرانی ترسیم کرده است و در این زمان چه تغییری در روایت رمانها از مناسبات نسلی درون خانواده ایجاد شده است. بنابراین، ادبیات داستانی را بهمثابة میانجی فهممان از تحولات جامعه در این زمینه در نظر گرفتهایم و از آنجا که با هدف مطالعۀ ژرف و عمیق روایتها بهدنبال کشف و تفسیر بودهایم، از تکنیک تحلیل محتوای کیفی مضمونی استفاده کردهایم. براساس چارچوب مفهومی، الگوی مناسبات نسلی را ذیل سه عنوان بررسی کردهایم: توافق نسلی، تفاوت و تعامل همزمان نسلی، و شکاف نسلی. به رغم متفاوت بودن بازنمایی مناسبات نسلی در دو بازۀ زمانی، مسئلۀ نسلی در بافت روایی رمانها، در همۀ موارد، به شکل شکاف تصویر شده است. از بررسی مناسبات نسلی در روایت های پیش از انقلاب الگویی بهدستآمده که مهمترین ویژگی آن شکاف مذهبی و ایدهآلگرایی شخصیت های داستانی است که در چارچوب کلی تقابل سنت و مدرنیته و ماهیت طردی و تقابلی آن قابل تفسیر است. اینگونه شکاف و تقابلهای سنتیـمدرن در روایت های پس از انقلاب کمتر دیده میشود؛ اما بهرغم پیدایش مؤلفههایی چون رسانه های جمعی و فنّاوریهای اطلاعاتی، که گذار به بزرگسالی را غیرخطی و دگرگون کرده اند، روایت های پس از انقلاب نیز کماکان شکاف نسلی را بازنمایی میکنند.
جامعه شناسی
سارا شریعتی مزینانی؛ سامان ابراهیم زاده
چکیده
مکتب قرآن، اولین و قدیمیترین جریان اسلامگرای اهل تسنن در ایران، در چهار دهه اخیر بهلحاظ ساختاری و گفتمانی مراحل گوناگونی را گذرانده است. هدف این مقاله بررسی سازوکارهای اجتماعی مؤثر بر گرایش کردها به مکتب قرآن، در مرحله سوم تطور گفتمانیـساختاری این جریان ــ از میانه دهه 1370 هجری تا کنون ــ با روش گراوندد تئوری است. بنابر مطالعات ...
بیشتر
مکتب قرآن، اولین و قدیمیترین جریان اسلامگرای اهل تسنن در ایران، در چهار دهه اخیر بهلحاظ ساختاری و گفتمانی مراحل گوناگونی را گذرانده است. هدف این مقاله بررسی سازوکارهای اجتماعی مؤثر بر گرایش کردها به مکتب قرآن، در مرحله سوم تطور گفتمانیـساختاری این جریان ــ از میانه دهه 1370 هجری تا کنون ــ با روش گراوندد تئوری است. بنابر مطالعات وکاوشها، از دلایل اصلی گرایش کردها به مکتب قرآن تجربه نوعی زندگی جمعی با ویژگیهای بارزی، همچون همدلی، روابط گرم و صمیمی، روابط شخصی و همبستگی جمعی است، درحالیکه روابط اجتماعی حاکم بر جامعه بزرگتر بهسمت نوعی روابط جامعهای حرکت کرده که ویژگیهای بارزش سرد بودن و ابزاری بودن، حسابگری، فردگرایی فزاینده، بیگانگی و روابط غیرشخصی است. مدعای اثر حاضر این است که با گسترش نفوذ و پهنه جهان جامعهای و هژمونی قواعد و مختصات آن، ساکنان دلزده از جامعه به عزیمت و ترک این جهان و پناه جستن در نوعی جهان اجتماعی روی میآورند؛ مکتب قرآن با مختصات شبهاجتماع گونهاش یکی از پناهگاههاست. این نوع جدید هجرت در دوران مدرن ماست؛ هجرتی نه مبتنی بر حرکت مکانی و گسست فیزیکی از اجتماع پیشینی ــ چنانکه در صدر اسلام روی داد و امروز در رأس هیاهوی تبلیغاتی دولت اسلامی (داعش) است ــ بلکه مبتنی بر جهتدهی فعال و مستمر به پیوندهای اجتماعی روزانه فرد مکتبی و تأکید بر روابط درونگروهی، با تضعیف روابط فرد با فضای بیرون از آن. حاصل این فراگرد، خلق جهان خاص مکتب قرآن است؛ هجرت ایمانی به دنیای روابط تنگاتنگ درونگروهی امتِ مطهر، بدون گسست فیزیکی از جامعه نامطهر سابق.
مطالعات فرهنگی
مهناز فرهمند؛ مرتضی دامن باغ
چکیده
احساس تعلق ملی بهعنوان یکی از مؤلفههای سرمایه اجتماعی، واژهای کلیدی در فرهنگ ملی است. هرگونه تعریف از جامعه با پذیرش احساس تعلق و تعهد انجام میشود و جامعه تا اندازهای به این علت وجود دارد که مردم، احساس مثبتی درباره آن دارند. احساس تعلق ملی، یکی از امور مهم هر جامعهای قلمداد میشود و شناخت درست آن و آگاهی کامل مسئولان ...
بیشتر
احساس تعلق ملی بهعنوان یکی از مؤلفههای سرمایه اجتماعی، واژهای کلیدی در فرهنگ ملی است. هرگونه تعریف از جامعه با پذیرش احساس تعلق و تعهد انجام میشود و جامعه تا اندازهای به این علت وجود دارد که مردم، احساس مثبتی درباره آن دارند. احساس تعلق ملی، یکی از امور مهم هر جامعهای قلمداد میشود و شناخت درست آن و آگاهی کامل مسئولان و مجریان امر، درباره عوامل اجتماعی مؤثر بر آن میتواند گام مؤثری برای شناخت مسائل موجود در جامعه باشد. مقاله حاضر رابطه بین مؤلفههای فرهنگی و تعلق ملی در بین شهروندان شهر یزد را بررسی کرده است. جامعه آماری پژوهش، تمام شهروندان 15 تا 65 سالۀ شهر یزد هستند که با استفاده از فرمول کوکران، 384 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمعآوری دادهها، پرسشنامه محققساخته است که از اعتبار و پایایی مناسبی برخوردار است. روش نمونهگیری نیز بهصورت خوشهای چندمرحلهای بوده است. نتایج بهدستآمده نشان میدهد که بین عرفی شدن، مصرفگرایی، و شبکههای اجتماعی مجازی با تعلق ملی، رابطه معکوس و معناداری وجود دارد، اما رابطۀ سن و ترجیحات ارزشی با تعلق ملی، مستقیم و معنادار بوده است. در معادله رگرسیون، متغیرهای مستقل توانستهاند 39 درصد از تغییرات متغیر تعلق ملی را تبیین کنند. بیشترین اثرگذاری بر روی متغیر وابسته (تعلق ملی) بهترتیب متعلق به متغیر عرفی شدن، سن، ترجیحات ارزشی، و مصرفگرایی بوده است.
مطالعات فرهنگی
مسعود کوثری؛ امیرعلی تفرشی
چکیده
چگونه یک ایده شکل میگیرد و چگونه یک گفتمانِ بهحاشیهراندهشده، برجسته میشود؟ این پرسشی است که گفتمانشناسان در حوزههای مختلف، همواره در تلاش برای پاسخگویی به آن هستند. این پاسخگویی همواره نیاز به پُر کردن خلأهای بایگانی گفتمانشناسی دارد تا پژوهشگرانی که قصد تحلیل دارند، بتوانند با ارجاع همزمانی یا درزمانی، سیر ...
بیشتر
چگونه یک ایده شکل میگیرد و چگونه یک گفتمانِ بهحاشیهراندهشده، برجسته میشود؟ این پرسشی است که گفتمانشناسان در حوزههای مختلف، همواره در تلاش برای پاسخگویی به آن هستند. این پاسخگویی همواره نیاز به پُر کردن خلأهای بایگانی گفتمانشناسی دارد تا پژوهشگرانی که قصد تحلیل دارند، بتوانند با ارجاع همزمانی یا درزمانی، سیر تطورات گفتمانی در حوزههای مختلف را ــ بهصورت بیناذهنی ــ درک و تحلیل کنند. پژوهش حاضر در این راستا و همچنین برای درک هویت زنانه در گفتمان پهلوی دوم انجام شده است. همچنین این پژوهش، در فهم چگونگی نزاع گفتمانی در دوره پهلوی دوم، و اینکه نزاعهای کنونی جامعه ایران بر سر هژمونی معنایی در حوزه زنان، تا چه حد دارای اشتراکها و افتراقهای معنایی و ارتباط با گفتمان پهلوی دوم و وابستگانش هستند، به پژوهشگران گفتمانشناسی کمک میکند. بر این اساس، مهمترین سخنرانیهای محمدرضاشاه درباره زنان، بههمراه مجله «زنروز» ــ بهعنوان نشریه نزدیک به گفتمان رسمی حکومت پهلوی در حوزه زنان ــ با کمک روش تحلیل گفتمان به روش لاکلا و موف، بررسی شدند. ازجمله نتایج بهدستآمده در این پژوهش، درک دال مرکزی «امروزی بودن» برای گفتمان پهلوی دوم است که در جاذبهای نزدیک با «اجتماعی بودن» قرار میگیرد. این گفتمان، تأکید زیادی بر زیبایی و جذابیت دارد، و حجاب و بهویژه چادر را بهسبب ضدیت با اپیستمههایی مانند منطقی و عقلانی بودن و همچنین همراهی آن با واپسگرایی، به حاشیه میراند. همچنین گفتمان پهلوی دوم، گفتمان مارکسیستی و هویتهای مذهبی را بهشدت غیریتسازی میکند، اما اگر بخواهیم درباره وجه غلبه آن صحبت کنیم، اغلب درگیریهای گفتمانیای که مجله زن روز و سخنرانیهای محمدرضا پهلوی پرچمدار آن است، به دیگریسازی مذهب و هویتهای مذهبی، و واسازی پیوند اجزای آن با هویت زنان مربوط میشود.
مطالعات فرهنگی
محمد رضایی؛ عباس کاظمی؛ حامد طاهری کیا
چکیده
در حیات دانشگاه پس از انقلاب اسلامی دوره کوتاه سیام فروردین تا دوم اردیبهشت سال 1359 بزنگاهی مهم و تعیینکننده بود. گروههای سیاسی فعال در فضای دانشگاهها، به دستور دولت تازهتأسیس اسلامی مجبور شدند اتاقها و دفترهایشان را به دولت واگذار کرده و صحن دانشگاهها را ترک کنند. در این چند روز، در شهرهای دانشگاهی درگیریهای خونینی رخ ...
بیشتر
در حیات دانشگاه پس از انقلاب اسلامی دوره کوتاه سیام فروردین تا دوم اردیبهشت سال 1359 بزنگاهی مهم و تعیینکننده بود. گروههای سیاسی فعال در فضای دانشگاهها، به دستور دولت تازهتأسیس اسلامی مجبور شدند اتاقها و دفترهایشان را به دولت واگذار کرده و صحن دانشگاهها را ترک کنند. در این چند روز، در شهرهای دانشگاهی درگیریهای خونینی رخ داد. این بزنگاه تاریخی، دانشگاه را که سنگر آزادی، مقاومت، و انقلاب در برابر رژیم پهلوی تعبیر میشد، وارد دور تازهای از ماهیت سیاسی خود کرد. گویا گفتمان تازهای در حال تولد بود که سالها پس از این برههٔ تاریخی، شکل خاصی از حضور سیاست در دانشگاه را تداوم بخشید؛ بزنگاهی تاریخی برای جایگیری دانشگاه در گفتمان تازه سیاسی. برای بررسی این موضوع، با تکیه بر دو مفهوم «فضای تهی» از بدیو و «تحلیل ریزوماتیک» از دلوز، دادههای مورد نیاز از بایگانیها و روزنامههای آنزمان گردآوری شد و درنتیجه، نشان داده شد که در کدام مناسبات پیچیده و براساس کدام منطق گفتمانی، دانشگاه از نو بازسازی میشود. همچنین این نکته بررسی شد که چگونه دانشگاه، همزمان شاهد شکلگیری دو نقش مهم انقلابزدایی در فضای ملتهب آن زمان ازیکسو و حفظ دانشگاه بهعنوان نهادی سیاسی اما طرفدار و متعهد، از سوی دیگر است.
مطالعات فرهنگی
مهسا صفرنژاد؛ امیررضا کریمی آذر؛ حمزه غلامعلی زاده
چکیده
حفظ هویت در طراحی محیط ساخته شده و تجلی آن در بناهای امروزی از مهمترین اهداف طراحان است. اما فرآیند جهانیشدن امکان هویتیابی بومی را کاهش داده، موجب بحران هویت و معنا در معماری معاصر شده و پیامدهایی چون عدم تعلق به مکان و کاستیهای روانشناختی را در پی داشته است.در تحقیق حاضر از روش توصیفی و پیمایشی استفاده شد، که به یافتن ...
بیشتر
حفظ هویت در طراحی محیط ساخته شده و تجلی آن در بناهای امروزی از مهمترین اهداف طراحان است. اما فرآیند جهانیشدن امکان هویتیابی بومی را کاهش داده، موجب بحران هویت و معنا در معماری معاصر شده و پیامدهایی چون عدم تعلق به مکان و کاستیهای روانشناختی را در پی داشته است.در تحقیق حاضر از روش توصیفی و پیمایشی استفاده شد، که به یافتن متغیرهای مؤثر در ارتقای هویت و افزایش حس تعلق شهروندان پرداخته شد. در ابتدا با مطالعه کتابخانهای مولفه های مؤثر پژوهش استخراج گردید و به صورت چهارچوب نظری تدوین گردید. جامعه آماری تحقیق شهروندان شهر رشت و نمونه مورد تحقیق 407 نفر می باشد. ابزارجمع آوری اطلاعات میدانی پرسشنامه بسته پاسخ می باشد که بعد از اعتیار یابی مورد استفاده قرار گرفت. نهایتاً با تحلیل پاسخها بهوسیلة نرمافزار «اس.پی.اس.اس» و استفاده از آزمون همبستگی پیرسون، واریانس و رگرسیون رابطه بین متغیرهای مستقل و وابسته تحلیل شد. مطابق یافتههای تحقیق، با ایجاد نفوذپذیری، غنای حسی، توجه به نمای ساختمانها، نمادها و نشانههای بومی، خوانایی در فرم کالبدی و توجه به زمینه در طراحی، میتوان موجب ارتقای هویت محیط و افزایش حس تعلق شهروندان گردید.
مطالعات فرهنگی
حامد بخشی؛ آمنه اخلاقی؛ سیدباقر حسینی؛ سید محمدنقی موسوی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف «توصیف بارِ عاطفیِ رابطة گردشگران با جامعة میزبان مشهد» و با استفاده از روش تحلیل ثانویه انجام شده است. دادههای این پژوهش از پیمایش «بررسی نگرش زائران به مردم و خدماترسانان در شهر مشهد» اخذ شده است. با استفاده از ادبیات موجود در روانشناسی و جامعهشناسی احساسات، بهویژه دستهبندی احساسات پلاچیک ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف «توصیف بارِ عاطفیِ رابطة گردشگران با جامعة میزبان مشهد» و با استفاده از روش تحلیل ثانویه انجام شده است. دادههای این پژوهش از پیمایش «بررسی نگرش زائران به مردم و خدماترسانان در شهر مشهد» اخذ شده است. با استفاده از ادبیات موجود در روانشناسی و جامعهشناسی احساسات، بهویژه دستهبندی احساسات پلاچیک و ترنر، احساسات پیوست شده به صفاتی که زائران به مشهدیها نسبت داده بودند، تحلیل شد. نتایج نشان داده است که بار عاطفی این رابطه بیش از آنکه منفی باشد، مثبت است. بعد امنیتـترس در این فضا کمتر مطرح است. پذیرش بیشترین سهم را در مثبت ساختن بار عاطفی رابطه و نفرت بیشترین سهم را در منفی ساختن آن داشته است. احساسات منفی، نشانگر میزانی از فاصله بین انتظارات گردشگران و تجربة سفر آنهاست. ادراک گردشگران از نقضِ «خود» و احترام مورد انتظار از سوی میزبان، نقضِ مؤلفههای اخلاقی و هنجارهای اجتماعیِ مطابق با تصور «فرهنگ بالای اجتماعی» و در نهایت نقضِ انصاف و عدالت در تعامل از سوی شریک مشهدی، احساسات منفی نفرت، رد و خشم ایجاد کرده است
جامعه شناسی
وجیهه جوانی؛ مجتبی امیری
چکیده
حجاب و پوشش یکی از بایدها و هنجارهای فرهنگ دینی و بومی ما و از سوی دیگر، یکی از مهمترین جنبههای جنگ نرم دشمنان انقلاب اسلامی است. مسئلة بدحجابی بدون شک یکی از پیامدهای تهاجم فرهنگی است و نگرش سطحی و مقطعی به این مسئله، شناخت لازم و درک صحیح برای برنامهریزیهای فرهنگی کارا و اثربخش را ممکن نمیسازد. بنابراین هدف پژوهش حاضر، ...
بیشتر
حجاب و پوشش یکی از بایدها و هنجارهای فرهنگ دینی و بومی ما و از سوی دیگر، یکی از مهمترین جنبههای جنگ نرم دشمنان انقلاب اسلامی است. مسئلة بدحجابی بدون شک یکی از پیامدهای تهاجم فرهنگی است و نگرش سطحی و مقطعی به این مسئله، شناخت لازم و درک صحیح برای برنامهریزیهای فرهنگی کارا و اثربخش را ممکن نمیسازد. بنابراین هدف پژوهش حاضر، بررسی عوامل گرایش به بدحجابی و راهکارهای مقابله با آن است. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، از نوع تحقیقات توصیفیـپیمایشی است که بهصورت میدانی و همراه با آن از مطالعات کتابخانهای بهمنظور تدوین مبانی نظری نیز استفاده شده است. در این پژوهش، محققان با استفاده از پرسشنامة محققساخته که اعتباریابی و رواییسنجی شد، به گردآوری دادهها پرداختند. سپس دادههای بهدست آمده با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در چارچوب مفهومی این پژوهش، با تفکر سیستمی به موضوع حجاب پرداخته شد و از اینرو حجاب بهعنوان یک سیستم اجتماعی در نظر گرفته شد و عناطر اصلی آن در چهار بخش: ورودیها، فراگرد، پیامدها و بازخورد مورد بررسی قرار گرفت.
مطالعات فرهنگی
امیر خراسانی؛ محمدسعید ذکایی
چکیده
در پژوهش پیشروبه نسبت فهم زمانی کنشگران و شیوة حل مسئله دریک وضعیت بغرنج میپردازیم. در این مسیر با بررسی تعدادی ازفیلمهای برنامة «پلیس نامحسوس»، به شیوة حل مسئلةرانندگان توجه میکنیم. در این مطالعه با استفاده از رویکرد مردمروششناسی و با تکنیک تحلیل گفتگو به نظم نهادی اندرکنشها در موقعیت این فیلمها پرداختهایم و ...
بیشتر
در پژوهش پیشروبه نسبت فهم زمانی کنشگران و شیوة حل مسئله دریک وضعیت بغرنج میپردازیم. در این مسیر با بررسی تعدادی ازفیلمهای برنامة «پلیس نامحسوس»، به شیوة حل مسئلةرانندگان توجه میکنیم. در این مطالعه با استفاده از رویکرد مردمروششناسی و با تکنیک تحلیل گفتگو به نظم نهادی اندرکنشها در موقعیت این فیلمها پرداختهایم و با استفاده از چارچوب نظری پدیدارشناسی و شاخصهای ارنست پوپل میکوشیم فهمهای زمانی دخیل در این گفتگو را تحلیل کنیم. در فرایند کار به لحظهای توجه میکنیم که متخلفین پس از متوقف شدن بهوسیلة پلیس میکوشند دلایل تخلف خود را توضیح دهند. با تحلیل این گفتگوها میبینیم که رانندگان متخلف از بیانهایی استفاده میکنند که مبتنی برفهم چرخنده از زمان است. این در حالی است که زمان قانون و پلیس و حتی زمان فنآوری جاده و اتومبیل،زمانی خطی و همگن است. در ادامه میبینیم که رانندگان متخلف چگونه برای مدیریت کردن مسئله و شرایط بغرنج خود یک گفتگو را بهگونهای سامان میدهند که مبتنی بر زمان خطی نباشد. در پایان این نتیجه حاصل میشود که زمان نه یک مقولة عام بر فراسوی جامعه بلکه مقولهای است که در تجربههای خرد گوناگون پیوسته اشکال گوناگون بهخود میگیرد.
مطالعات فرهنگی
سارا مزینانی شریعتی؛ رضا تسلیمی طهرانی
چکیده
نوشتار حاضر در صدد دستیابی به دیدگاهها و تفکرات افراد معمولی ساکن شهر تهران در مورد مرگ و مردن و تشخیص نسبت مرگ و دین در بین آنهاست. در تحقیق حاضر پس از مرور مختصر دیدگاههای نظری، با استفاده از روش نظریة مبنایی و تکنیک مصاحبه نیمهساختاریافته دیدگاههای مصاجبه شوندگان در 9 نمایشنامه فرهنگی متمایز مرگ و مردن (نمایشنامههای: ...
بیشتر
نوشتار حاضر در صدد دستیابی به دیدگاهها و تفکرات افراد معمولی ساکن شهر تهران در مورد مرگ و مردن و تشخیص نسبت مرگ و دین در بین آنهاست. در تحقیق حاضر پس از مرور مختصر دیدگاههای نظری، با استفاده از روش نظریة مبنایی و تکنیک مصاحبه نیمهساختاریافته دیدگاههای مصاجبه شوندگان در 9 نمایشنامه فرهنگی متمایز مرگ و مردن (نمایشنامههای: مرگ تقدیرگرا، مرگ معادگرا، مرگ عارفانه، مرگ شهادت طلبانه، مرگ تلفیقی، مرگ دنیوی، مرگ زیبا شناختی/پوچگرا، مرگ ندانمگرا و مرگ ابهامگرا) مشخص شدهاند و نمایشنامههای بیشتر دینی و بیشتر غیر دینی از هم متمایز گشتهاند. همچنین وجود تکثر و تنوع در دیدگاههای مصاحبهشوندگان در مورد مرگ و مردن، فردی شدن دین در بین تعدادی از آنها، تلفیقی شدن تفکرات و عدم وجود هماهنگی بین عقاید و باورها با رفتارها و شیوة زندگی برخی از آنها، از دیگر نتایج این تحقیق است.
مطالعات فرهنگی
سمیه شالچی؛ مرضیه شجاعی؛ حمیدرضا فرهنگی
دوره 9، شماره 1 ، خرداد 1395، ، صفحه 1-32
چکیده
آنچه ما را متعلق به شهر میکند، تصویری است که از آن در ذهن داریم. «تهران» سالهاست در حال تخریب و بازسازی کالبد خویش است. کالبدی که هویت جدید، روابطی جدید و مناسبات نوینی را طلب میکند. اما تصویر ذهنی ساکنین از این کالبد در حال ساخته شدن و تغییر چیست؟ این تصویر چه الگوهای ارتباطی با شهر را برای ساکنین شکل میدهد؟ این مقاله با ...
بیشتر
آنچه ما را متعلق به شهر میکند، تصویری است که از آن در ذهن داریم. «تهران» سالهاست در حال تخریب و بازسازی کالبد خویش است. کالبدی که هویت جدید، روابطی جدید و مناسبات نوینی را طلب میکند. اما تصویر ذهنی ساکنین از این کالبد در حال ساخته شدن و تغییر چیست؟ این تصویر چه الگوهای ارتباطی با شهر را برای ساکنین شکل میدهد؟ این مقاله با استفاده از تکنیک مصاحبه و روش تحلیل تماتیک تلاش کرده سؤالات فوق را پاسخ دهد که به همین منظور با نمونهگیری نظری، تعداد 22 نفر از ساکنین مناطق 1، 3، 17 و 19 بهعنوان توسعهیافتهترین و کمتر توسعهیافتهترین مناطق شهر تهران انتخاب شدهاند و در بخش نظری، از زیمل و مفهوم بلازه، توجه بنیامین به خاطره و معنای شهر، ایدة بیگانگی و فضاهای بازنمایی لوفور الهام گرفته است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که تصویر شهر تهران در شمال و جنوب تفاوتهایی دارد؛ از جمله آنکه تصویر جنوب شهریها بیشتر منفی و آسیبی بوده، اما شمال شهریها به جز موارد کلی نظیر ترافیک، بهنسبت تصویر مطلوبتری از شهر دارند که اغلب به خاطرة آنان از شهر مربوط میشود. تجربة روند بازسازی شهر از منظر ساکنین با تراژدی زوال خاطره همراه است، چیزی که ساکنان را به حسرت از دست رفتن شهر قدیمی و نوستالژی نسبت به گذشته معطوف میکند. ساکنین شهر تصویری تفکیکی از شمال و جنوب شهر در ذهن دارند. تصویری که با عدم ارتباط و آشنایی حداقلی این مناطق نسبت به هم همراه است. این تصویر تفکیکی در بین ساکنان جنوب همراه با حس محرومیت، نابرابری و نارضایتی است. همچنین ساکنین شهر از کاهش روابط انسانی عمیق و اعتماد اجتماعی دچار حس تنهایی هستند. مجموع تمهای تصویر ذهنی شهر نزد ساکنین نشان میدهد که کالبد جدید تهران، ساکنین را به سمت بیگانگی با شهر و کاهش حس تعلق به آن میبرد.
مطالعات فرهنگی
فردین علیخواه؛ معصومه شادمنفعت
چکیده
در بین اندیشمندان شهری، به نحوة مواجهة گروههای اجتماعی مختلف با فضاهای عمومی شهری توجه زیادی وجود داشته است که در بین این گروههای اجتماعی جوانان از اهمیت ویژهای برخوردارند، چرا که آنان حضور ملموسی در فضاهای عمومی شهر دارند و حیات اجتماعی شهر نیز از حضور آنان تأثیر میپذیرد. این مقاله به بررسی استفادههای جوانان از فضاهای ...
بیشتر
در بین اندیشمندان شهری، به نحوة مواجهة گروههای اجتماعی مختلف با فضاهای عمومی شهری توجه زیادی وجود داشته است که در بین این گروههای اجتماعی جوانان از اهمیت ویژهای برخوردارند، چرا که آنان حضور ملموسی در فضاهای عمومی شهر دارند و حیات اجتماعی شهر نیز از حضور آنان تأثیر میپذیرد. این مقاله به بررسی استفادههای جوانان از فضاهای عمومی میپردازد و نگاه ویژهای به نقش کنترل اجتماعی در استفاده از فضاهای عمومی خواهد داشت. مقاله بر مطالعه جوانانی تمرکز دارد که با دوستان جنس مخالف خود در فضاهای عمومی حضور مییابند. ما در این مقاله از نظریههای فضاهای عمومی شهری همچون نظریه مکان سوم اولدنبرگ، بهعلاوه تحقیقات مفصل راب وایت درباره جرم، پلیس و فضاهای عمومی شهری در استرالیا تأثیراتی گرفتهایم. سؤال اصلی مقاله آن است که این گروه خاص از جوانان کدام فضاهای عمومی را بر اساس چه دلایلی ترجیح میدهند؟ یافتهها نشان میدهد که پارکها و کافیشاپها از جمله مکانهای عمومی ترجیحی جوانان هستند. کنترل رسمی، این جوانان را به مکانهای عمومی شهری دنج و پرت سوق میدهد.
مطالعات فرهنگی
جمال محمدی؛ شقایق بیننده
چکیده
هدف اصلی این پژوهش انجام کندوکاوی کیفی، به شیوۀ نظریۀ زمینهای، در شیوههای مصرف نمایشی کالاهای لاکچری است و برای نیل به این مقصود کنشهای مصرفیِ روزمرۀ زنان اقشار مرفه در شهر سنندج را بهعنوان میدان مطالعه برگزیده است. در مطالعۀ مصرف کالاهای لاکچری، بهطور تاریخی، دو رویکرد نظری سیطره داشتهاند: رویکرد کلاسیکِ «مصرف لاکچریِ ...
بیشتر
هدف اصلی این پژوهش انجام کندوکاوی کیفی، به شیوۀ نظریۀ زمینهای، در شیوههای مصرف نمایشی کالاهای لاکچری است و برای نیل به این مقصود کنشهای مصرفیِ روزمرۀ زنان اقشار مرفه در شهر سنندج را بهعنوان میدان مطالعه برگزیده است. در مطالعۀ مصرف کالاهای لاکچری، بهطور تاریخی، دو رویکرد نظری سیطره داشتهاند: رویکرد کلاسیکِ «مصرف لاکچریِ ناشی از ثروت» و رویکرد متأخر «مصرف ظرفیتهای لاکچری». مبنای نظری این کار، تلفیقی از هر دو رویکرد با محوریت رویکرد کلاسیک است. برای انتخاب سوژهها به شیوۀ نمونهگیری هدفمند با رعایت دو شرط تنوع و اشباع نظری عمل شده است که طی آن با 21 نفر از زنان اقشار مرفه سنندج در سه محلۀ «شالمان»، «صفری» و «مبارکآباد» مصاحبه عمیق فردی به عمل آمده است. در نهایت دادهها با استفاده از فرایند کدگذاری تحلیل و در قالب پنج مقولۀ شرایط علی، شرایط زمینهای، شرایط مداخلهگر، راهبردها و پیامدها دستهبندی شدند. مقولۀ هسته عبارت است از برساخت و نمایش نوعی زنانگیِ فرادست که آنطور که تحلیل دادهها نشان میدهد، تماماً از فرایند مصرف لاکچری تغذیه میکند. زنان مرفه برای حفظ و تقویت این نوع زنانگی دو طیف راهبرد اتخاذ میکنند که اولی به برساخت نوعی زنانگی شبهاشرافی و دومی به بازتولید فرادستی آنان نسبت به زنان دیگر اقشار اجتماعی میانجامد. و در نهایت اینکه مصرف کالاهای لاکچری در زندگی زنان اقشار مرفه پیامدهایی دارد که غالباً از جنس تقویت خصایل شبهاشرافی نظیر تفاخر، فضلفروشی، نجیبنمایی، ادعای اصالت و افتخار به تبار خانوادگی است.