مقاله علمی پژوهشی
شاهو صبار؛ علی معصومی فر؛ سعید محمدی
چکیده
پژوهش حاضر تلاش میکند میزان آگاهی افراد نسبت به قواعد کیفی و اخلاقی کار علمی و دانشگاهی و رابطۀ این آگاهی با سطح تحصیلات آنان را بسنجد. بدینمنظور پرسشنامهای برخط(آنلاین) تهیه شد و طی آن از افراد سؤالاتی پرسیده شد که دیدگاه آنان را نسبتبه چند مورد مهم مرتبطبا کیفیت یا اخلاق کار علمی مشخص میکند: «ارجاع به منابع علمی نهچندان ...
بیشتر
پژوهش حاضر تلاش میکند میزان آگاهی افراد نسبت به قواعد کیفی و اخلاقی کار علمی و دانشگاهی و رابطۀ این آگاهی با سطح تحصیلات آنان را بسنجد. بدینمنظور پرسشنامهای برخط(آنلاین) تهیه شد و طی آن از افراد سؤالاتی پرسیده شد که دیدگاه آنان را نسبتبه چند مورد مهم مرتبطبا کیفیت یا اخلاق کار علمی مشخص میکند: «ارجاع به منابع علمی نهچندان معتبر»، «حجمی از مقاله که میتواند نقلقول مستقیم باشد»، «کسب اجازه از ناشران پیش از انتشار آثار آنان»، «ارسال مقاله برای چند ژورنال علمی(برای داوری) بهطور همزمان» و «رونوشت(کپی) کردن منبع از مقالات دیگر و افزودن به مقالۀ خود». پرسشنامه ازسوی بیش از پانصد نفر پاسخ داده شد و تحلیل دادههای آن نشان داد که درصد بالایی از افراد در سطوح تحصیلی متفاوت، اطلاع درستی درمورد قواعد کیفی و اخلاقی موردتوافق کار پژوهشی و نگارش مقالۀ علمی ندارند. این تحقیق همچنین نشان میدهد که بسیاری از پاسخدهندگان بیش از آنکه به انتخاب پاسخ «نمیدانم» علاقهمند باشند، پاسخ نادرست انتخاب کردهاند، حتی آنجا که بهخاطر تخصصی بودن پرسشِ طرحشده، از بسیاری از افراد توقع نمیرود که پاسخ درست را بدانند.
مقاله علمی پژوهشی
مطالعات فرهنگی
فرشید سامانپور؛ ناصر برکپور؛ مقصود فراستخواه
چکیده
در دهههای اخیر خدمات دانشگاهی بیشتر به دولت، تجارت، و فناوری گرایش یافته و از فرهنگ و جامعه دور شده است. در عینحال، در محیط اقتصادی ایران، خدمات تجاری نیز رضایتبخش نبوده است. در چنین شرایطی، خدمترسانی داوطلبانه، همزمان با آموزش و پژوهش، میتواند از تضعیف نقش و جایگاه اجتماعیـفرهنگی دانشگاهها جلوگیری کند. این مقاله، ...
بیشتر
در دهههای اخیر خدمات دانشگاهی بیشتر به دولت، تجارت، و فناوری گرایش یافته و از فرهنگ و جامعه دور شده است. در عینحال، در محیط اقتصادی ایران، خدمات تجاری نیز رضایتبخش نبوده است. در چنین شرایطی، خدمترسانی داوطلبانه، همزمان با آموزش و پژوهش، میتواند از تضعیف نقش و جایگاه اجتماعیـفرهنگی دانشگاهها جلوگیری کند. این مقاله، بخشی از تلاش در راستای نهادینه کردن خدمات همراه با آموزش در مقطع تحصیلات تکمیلی رشته شهرسازی دو دانشکده در تهران است. این تلاش باوجود موفقیت در همراه کردن دانشجویان و یک سازمان وابسته به دستگاههای اجرایی، رضایت استادان همکار را بهدست نیاورد. مقاله پس از یادآوری بنیاد عملباور خدمات دانشگاهی نشان میدهد که اگرچه نظریههای متناسب با این مبنا در شهرسازی شکل گرفته است، ولی کاربرد آنها نیازمند تعامل متوازن فرهنگی با مردم است و ریشۀ عدم اقبال استادان را باید در فرهنگ سازمانی دانشگاه برای تعامل جست. برای بررسی موضوع، کارگاهی با حضور متخصصان شهرسازی، نشانهشناسی، و آموزش عالی، و نمایندگانی از مطبوعات و سمنها برگزار شد و مصاحبههای تکمیلیای با برخی استادان و مدرسان یک دانشکده انجام دادیم. مقالۀ حاضر با روایتپژوهی در این گفتارها، بهکمک یک چارچوب نظری مربوط به تعامل اجتماعی دانشگاهیان، نتیجه میگیرد که فرهنگ آموزشیـپژوهشی رشته، دستکم در دانشکدۀ موردنظر، به وجه زیباییشناختی تعامل مردمسالار کمتوجه است و با وجود ترویج نظرات انتقادی، درعمل، به ساختار سازمانی محدود است و مهارت اندکی برای کنشگری دارد. مقاله، ضمن ارائۀ سرنخهای یک روایت سازمانی مردمسالارِ جایگزین، پیشنهاد میکند، در رشتههای دیگر نیز به تعامل زیباییشناختی توجه شود.
مقاله علمی پژوهشی
آموزش عالی
قاسم زائری؛ حاجیه محمدعلی زاده
چکیده
این مقاله درصدد بررسی چگونگی وقوع رخداد انقلاب فرهنگی در دانشگاهها(63ـ1359) تا مقطع تفوق گفتار اسلامیکردن است. نکتۀ مهم، تاریخیبودن ایدۀ انقلاب فرهنگی در دانشگاههاست: این ایده محصول یک نقطۀ زمانیـمکانی معین نیست بلکه محصول شرایط تاریخی مواجهه و زیست نیروهای انقلابی با تجربههای متکثر و گاه متعارضی نظیر انقلاب فرهنگی ...
بیشتر
این مقاله درصدد بررسی چگونگی وقوع رخداد انقلاب فرهنگی در دانشگاهها(63ـ1359) تا مقطع تفوق گفتار اسلامیکردن است. نکتۀ مهم، تاریخیبودن ایدۀ انقلاب فرهنگی در دانشگاههاست: این ایده محصول یک نقطۀ زمانیـمکانی معین نیست بلکه محصول شرایط تاریخی مواجهه و زیست نیروهای انقلابی با تجربههای متکثر و گاه متعارضی نظیر انقلاب فرهنگی در چین و انقلاب سفید ایران و جنبشهای جدید فرهنگی اروپا یا بازخوانی بعثت فرهنگی پیامبر اسلام(ص) و نیز درتقابلبا برخی رویههای فرهنگی نظیر فرهنگ طاغوتی یا فرهنگ استعماری در دورۀ پهلوی است. مقاله نشان میدهد که براساس شرایط پیشگفته، همۀ نیروهای سیاسی و اجتماعی درگیر در انقلاب اسلامی با تحول در دانشگاه توافق داشتند و همگی در مقطع اولیۀ پس از انقلاب اسلامی(یا قبل از آن) فعالیتهایی را برای دگرگونی در وضعیت دانشگاهـعلم آغاز کرده بودند. وقوع انقلاب موجب شد تا امکان پیگیری و تحقق این ایده فراهم شود. بهعلاوه با آشکارشدن اختلافنظر نیروهای درگیر در انقلاب بر سر ماهیت و ساختار نظم سیاسی جدید در مرحلۀ مابعد انقلاب، و تبدیل دانشگاه به ابژۀ سیاسی نیروهای مخالف و متعارض، پیدایی مناقشۀ جداییطلبی قومی، تسخیر سفارت آمریکا، آغاز جنگ تحمیلی، و بهخصوص تغییر رفتار برخی گروهها از کنشگری سیاسی به رفتار نظامی و تروریستی بهویژه در سالهای 59 و شصت، عملاً گفتار اسلامیکردن غلبهیافت و گفتارهای رقیب از رخداد انقلاب فرهنگی در دانشگاهها کنار رفت یا در حاشیه قرارگرفت. در این مقاله از شیوۀ میشل فوکو برای تباریابی و تحلیل مبدأ استفاده میشود.
مقاله علمی پژوهشی
محمد جواد اسماعیلی
چکیده
در چهل سال اخیر، درباره «غیرعملیبودن»، «عدممشروعیت» و «ناکارآمدی» سیاستگذاری دین در دانشگاه، به علل و دلایل متعددی اشاره شده است. مقاله حاضر بدون کماهمیت جلوهدادن علل و دلایل مذکور، ضعف «اخلاق مسئولیت» نهاد سیاستگذاری را پررنگ یافته، معتقد است بسیاری از سوءظنها، نارضایتیها و مخالفتها ...
بیشتر
در چهل سال اخیر، درباره «غیرعملیبودن»، «عدممشروعیت» و «ناکارآمدی» سیاستگذاری دین در دانشگاه، به علل و دلایل متعددی اشاره شده است. مقاله حاضر بدون کماهمیت جلوهدادن علل و دلایل مذکور، ضعف «اخلاق مسئولیت» نهاد سیاستگذاری را پررنگ یافته، معتقد است بسیاری از سوءظنها، نارضایتیها و مخالفتها و از دیگرسو، ناکامیهای اسلامیسازی دانشگاهها، ناشی از ضعف اخلاق مسئولیت نهاد سیاستگذاری است. نگارنده با طرح یک پرسش اصلی و شش پرسش فرعی، بهروش قیاسی و استقرایی، به تحلیل کیفی مضمون سند دانشگاه اسلامی (مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی سال 1392) پرداخته، نشان خواهد داد سیاستگذاری دین در دانشگاه بر پایه «اخلاق مسئولیت» تدوین نشده است. اما این که سند مذکور بر پایه «اخلاق باور» تنظیم شده است یا نه، مستلزم بررسی مستقل دیگری است.
مقاله علمی پژوهشی
آموزش عالی
زهرا نیک نام
چکیده
هدف این مقاله توصیف و تفسیر تجارب زیسته دانشجویان دکتری خارجی شاغل به تحصیل در ایران از زندگی و تحصیل است. چالشها و دشواریهایی که دانشجویان دکتری خارجی با آن مواجه میشوند، میتواند در شکلگیری هویت دانشگاهی و احساس تعلق آنان به اجتماع علمی و معرفتی و نیز فرهنگی که در آن تحصیل میکند مانع بهوجود آورد. خاستگاه نظری پشتیبان ...
بیشتر
هدف این مقاله توصیف و تفسیر تجارب زیسته دانشجویان دکتری خارجی شاغل به تحصیل در ایران از زندگی و تحصیل است. چالشها و دشواریهایی که دانشجویان دکتری خارجی با آن مواجه میشوند، میتواند در شکلگیری هویت دانشگاهی و احساس تعلق آنان به اجتماع علمی و معرفتی و نیز فرهنگی که در آن تحصیل میکند مانع بهوجود آورد. خاستگاه نظری پشتیبان این موضوع در مباحث مرتبط با «مبادلات دانشگاهی» و «مطالعات دوره دکتری»، بهعنوان مباحث مهم و مرتبط با بینالمللیشدن آموزشعالی است. روش تحقیق بهشیوهٔ مردمنگاری است و اطلاعرسانهای این پژوهش یازده دانشجوی دکتری از کشورهای افغانستان، لبنان و هند در رشتهها و دانشگاههای مختلف بودند که بهصورت گلوله برفی انتخاب شدند. طرحواره مفهومی مک آلپاین و نورتن (2012) برای فهم کلیت تجارب دانشجویان بهکار گرفته شد. تجارب زیستهٔ دانشجویان با مد نظر داشتن سه بافت الف) رشتهای/گروه آموزشی؛ ب) نهادی؛ و ج) اجتماعی/فرااجتماعی، تفسیر شد. این بافتهای تو در تو امکان شناخت لایهها و پیچیدگیهای زندگی و تحصیل دانشجویان خارجی در ایران را فراهم آورد. یافتههای پژوهش ذیل نُه مقوله توصیف و تفسیر شد. نتایج حاکی از آن است که بهرغم آنکه تجارب زیستۀ این دانشجویان از تحصیل در کشورمان در کل منفی نبوده است، اما در مجموع بهگونهای نبوده است که توانایی گفتگوی بینفرهنگی و تلفیق فرهنگ کشور میزبان در کلیت تجارب آنان را فراهم آورد یا آنان را در مسیری کمتنش و ملایم برای تکوین هویت آکادمیکشان هدایت کرده باشد.
مقاله علمی پژوهشی
حامد طاهری کیا
چکیده
مقالۀ حاضر به مسئلۀ تجربۀ ترس از رویارویی با موقعیت سیاسی در دانشگاه میپردازد. دانشگاه ایرانی از ابتدای تأسیس خود تا به امروز همواره با موقعیت و گفتمان سیاسی حاکم درگیر بوده است. در پژوهشهایی که پیرامون این مسئله انجام شده است بیشتر رویکرد تاریخی در نظر گرفته شده و تاکنون بررسی عمیق و کیفی مناسبی در این زمینه در دوران معاصر صورت ...
بیشتر
مقالۀ حاضر به مسئلۀ تجربۀ ترس از رویارویی با موقعیت سیاسی در دانشگاه میپردازد. دانشگاه ایرانی از ابتدای تأسیس خود تا به امروز همواره با موقعیت و گفتمان سیاسی حاکم درگیر بوده است. در پژوهشهایی که پیرامون این مسئله انجام شده است بیشتر رویکرد تاریخی در نظر گرفته شده و تاکنون بررسی عمیق و کیفی مناسبی در این زمینه در دوران معاصر صورت نگرفته است. بهاینترتیب، بررسی موقعیت سیاسی در دانشگاه با مقتضیات زمان حال پیوند میخورد. پژوهش حاضر بعد از رخداد 1388، و برخوردهای امنیتی که با دانشجویان شد، انجام گرفت. بنابراین، برای دانشجویان، تجربۀ موقعیت سیاسی با رجوع به وقایع آن دوران با ترس و سرخوردگی همراه است. به همین منظور، با بررسی سه دانشگاه امیرکبیر، دانشکدۀ علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی، و دانشکدۀ پزشکی دانشگاه تهران به بررسی مفهوم ترس از موقعیت سیاسی در دانشگاه پرداختهایم. پنجاه مصاحبه از دانشجویان فعال سیاسی، از طیفهای مختلف، و غیرفعال گرفته شده است و در تلاش بودهایم به پرسشهای «مفهوم ترس از موقعیت سیاسی برای دانشجویان چگونه معنی پیدا میکند؟» و «دانشجویان فعال سیاسی چگونه با آن روبهرو شدهاند؟»، پاسخ دهیم. در نتیجهگیری آمده است که خانوادهها مهمترین منبع ایجاد ترس برای فرزندان بهمنظور دورکردن آنان از موقعیتهای سیاسیاند. خانوادهها نگران آیندۀ فرزند خود برای یافتن کار و ادامۀ تحصیلاند. بنابراین، دانشجویان هم، در طول زندگی روزمرۀ خود، در دانشگاه به یکدیگر نسبت به کنش سیاسی هشدار میدهند. اما دانشجویانی که از دروازۀ ترس عبور، و درگیری با موقعیت سیاسی را تجربه کردهاند، همانند غربالی برای ترغیب و برانگیختن دانشجویان برای عبور از ترس خود در برابر موقعیت سیاسی عمل میکنند.
مقاله علمی پژوهشی
علوم اجتماعی و ارتباطات
هادی خانیکی؛ فاطمه نوری راد
چکیده
گفتوگو بهمثابه یک کنش مهم ارتباطی، ازجمله موضوعاتی است که در رشته علوم ارتباطات کمتر به آن توجه شده است و اغلب پژوهشهای انجامشده، مربوط به حوزه ارتباطات جمعی بودهاند. دراینمیان، انجام پژوهشی در حیطه ارتباطات انسانی و میانفردی، با نگاه موردی و خُردِ روش کیفی که در پی فهم و توصیف واقعیت ناب باشد، در حوزه پژوهشهای علوم ارتباطات، ...
بیشتر
گفتوگو بهمثابه یک کنش مهم ارتباطی، ازجمله موضوعاتی است که در رشته علوم ارتباطات کمتر به آن توجه شده است و اغلب پژوهشهای انجامشده، مربوط به حوزه ارتباطات جمعی بودهاند. دراینمیان، انجام پژوهشی در حیطه ارتباطات انسانی و میانفردی، با نگاه موردی و خُردِ روش کیفی که در پی فهم و توصیف واقعیت ناب باشد، در حوزه پژوهشهای علوم ارتباطات، مهجور است؛ ازاینرو، هدف این پژوهش، مطالعۀ نحوۀ تعامل کلاسی در جلسههای گفتوگومحورِ کلاس درس، بهمنظور مشخص کردن ساختار، ابعاد، و مؤلفههای گفتوگوی کندوکاوی است. تحلیل گفتوشنود، ترتیب انجام کار، سازماندهی، و نظم کنشهای اجتماعی را که بخشی از تعاملات روزمره هستند، با روشی استدلالی و در گفتنها و شنیدنهای اعضای جامعه مطالعه میکند؛ بنابراین، یکی از نتایج اصلی تحقیقِ با روش تحلیل گفتوشنود، شناسایی این نظام با الگوهای زنجیرهای است که در حین تعامل، به رفتارهای شفاهی ساختار میبخشد. تحلیل گفتوشنودهای کلاس درس تفکر نشان میدهد، ساختار کلی این گفتوگوها پیشبرنده است، به این معنا که هنگامیکه ایدهای در پاسخ به یک پرسش بیان میشود، شرکتکنندگان، خود را ملزم به واکنشِ «موافقت» یا «مخالفت» با آن ایده میدانند. این واکنش اغلب، سبب تصحیح و تکمیل ایدۀ اولیه یا شفاف کردن آن میشود. افراد، بین ایدههای مطرحشده پیوند برقرار کرده و استنباط خود را از روند بحث مطرح میکنند. این نوع گفتوگو، نهتنها موضعگیریهای فکری خوب را میطلبد، بلکه مستلزم تعهد به نتیجهیابی و جهتگیری منطقی است.
مقاله علمی پژوهشی
مطالعات فرهنگی
محمدرضا کلاهی
چکیده
پرسش که اصلی این مقاله، چهگونگی فرایند ساخته شدن «خود» در دورهی دانشآموزی است. در اغلب پژوهشها که «ساخته شدن خود» را همان فرایند جامعهپذیری میدانند، نقش فعال خودِ دانشآموز در این فرایند نادیده مانده است. یافتههای پژوهش حاضر نشان داد برنامهریزیهای کارگزاران جامعهپذیری فقط بخشی از زیستجهان دانشآموزی ...
بیشتر
پرسش که اصلی این مقاله، چهگونگی فرایند ساخته شدن «خود» در دورهی دانشآموزی است. در اغلب پژوهشها که «ساخته شدن خود» را همان فرایند جامعهپذیری میدانند، نقش فعال خودِ دانشآموز در این فرایند نادیده مانده است. یافتههای پژوهش حاضر نشان داد برنامهریزیهای کارگزاران جامعهپذیری فقط بخشی از زیستجهان دانشآموزی را میسازند که در اینجا به آن «خردهجهان برنامه» میگوییم. اما بخشِ به همان اندازه مهم دیگری وجود دارد که در اینجا «خردهجهان بازی» میخوانیم که در پژوهشهای پیشین کمتر به آن توجه شده. بازی، فعالیتی است که برای خود – نه به دلیلی غیر از خود – انجام میشود؛ و خردهجهان بازی جایی است که دانشآموز، خارج از کنترل برنامههای از پیش طراحی شده، آزادانه خود را بروز میدهد. انواع شیطنتهای کودکانه از قبیل دعواهای کودکانه، شیطنت در سر کلاس، گریز شیطنتآمیز از مدرسه، و تقلب کردن از سر شیطنت، نمونههایی از فعالیتهای این خردهجهان هستند. خودِ (self) دانشآموز، بیش از هر جا در خردهجهان بازی ساخته میشود؛ چرا که در این خردهجهان است که دانشآموز امکان بروز آزادانه، فعالانه و خلاقانهی خود را دارد. (در برابر خردهجهان برنامه که دانشآموز در آن بیشتر منفعل، اثرپذیر و تحت کنترل است). به این ترتیب زیستجهان دانشآموزی ترکیبی از دو خردهجهان بازی و برنامه است و در دیالکتیک میان بازیـبرنامه ساخته میشود؛ دیالکتیکی که متناظر است با دیالکیتک عملـنظر، فعالیتـانفعال، خلاقیت ـحافظه، فرستنده ـگیرنده و مبدأـمقصد. فرایند ساخته شدن خود در این دیالکتیک همزمان فرایند ساخته شدن جامعه نیز هست.