رضا صمیم
چکیده
شاید بتوان یکی از خصوصیات فرهنگ مردم پسند را تکثر گونه ها و کالاهای فرهنگی آن دانست. به نظر می رسد این تکثر، در جوامع درحال گذار که موطن اصلی این فرهنگ به شمار نمی روند، نوعی ناهمگونی ایجاد کرده است. در ایران نیز به عنوان جامعه ای درحال گذار، این ناهمگونی مشهود است؛ علاوه بر آن، فضای مصرف این فرهنگ در ایران، به علت محدودیت هایی که بر ...
بیشتر
شاید بتوان یکی از خصوصیات فرهنگ مردم پسند را تکثر گونه ها و کالاهای فرهنگی آن دانست. به نظر می رسد این تکثر، در جوامع درحال گذار که موطن اصلی این فرهنگ به شمار نمی روند، نوعی ناهمگونی ایجاد کرده است. در ایران نیز به عنوان جامعه ای درحال گذار، این ناهمگونی مشهود است؛ علاوه بر آن، فضای مصرف این فرهنگ در ایران، به علت محدودیت هایی که بر سر راه تولید انواعی از فرهنگ مردم پسند وجود دارد، این ناهمگونی را به تعامل های ستیزگونه تبدیل کرده است. چالش میان انواع رسمی و غیررسمی این فرهنگ در ایران، چالشی دیرپا و مساله مند است. در این تحقیق که بر روی مصرف کنندگان تهرانی دو گونه رسمی و غیررسمی موسیقی مردم پسند به عنوان یکی از بااهمیت ترین جلوه های فرهنگ مردم پسند صورت گرفته است، سعی شده با الهام از رویکرد نظری و روش شناختی برساخت گرا و جمع آوری داده ها به مدد تکنیک گروه های متمرکز و تحلیل آنها با استفاده از تکنیک تحلیل موضوعی (تماتیک)، به این پرسش پاسخ داده شود که مصرف کنندگان گونه های رسمی و غیررسمی موسیقی مردم پسند، چگونه برساخت می شوند؟با بهره گیری از تم های استخراج شده در هر تحلیل تماتیک، در انتها، مشخص شد که سوژه های مصرف کننده گونه رسمی، سوژه هایی اصالت زدا، نوستالژیک و متساهل اند؛ درحالی که سوژه های مصرف کننده گونه غیررسمی، سوژه هایی اصالت گرا، سنت گریز، انحصار طلب و جهانی گرا می باشند. این تفاوت بنیادی در سوژه بودگی دو گروه مصرف کننده بررسی شده، بستر ساز تعامل غیرپویا و منازعه آمیز در فضای مصرف فرهنگ مردم پسند به حساب می آید.
ارتباطات میانفرهنگی
تورج زینیوند؛ پروین امیری
چکیده
تصویرشناسی، تلاشی است برای شناخت دقیق و بهتر قضاوت دیگران دربارۀ خود و نیز کنار زدن لایههایی از متن و فهم واقعیتها یا تحریفها، دیگرسازیها، و دریافتهای خاصی که درک اثر ادبی را بهعنوان جلوهگاه اندیشهها و برداشتهای ذهنی نویسنده برای مخاطب ممکن میسازد. هدف این مقاله، تبیین تاریخیـفرهنگی تصویرهایی است که ادوارد ...
بیشتر
تصویرشناسی، تلاشی است برای شناخت دقیق و بهتر قضاوت دیگران دربارۀ خود و نیز کنار زدن لایههایی از متن و فهم واقعیتها یا تحریفها، دیگرسازیها، و دریافتهای خاصی که درک اثر ادبی را بهعنوان جلوهگاه اندیشهها و برداشتهای ذهنی نویسنده برای مخاطب ممکن میسازد. هدف این مقاله، تبیین تاریخیـفرهنگی تصویرهایی است که ادوارد پولاک، سفرنامهنویس آلمانی، از سبک زندگی، اوضاع معیشتی، آدابورسوم، سنتها، عادتها و هنجارهای اجتماعی ایرانیان دوران قاجار ترسیم کرده است. این مقاله مبتنیبر «خوانش متن در پرتو رویکرد تصویرشناسی» به روش توصیفیـتحلیلی است. پژوهش حاضر، ابتدا خوانش خود را بر روایت پولاک در دو سطح کلی و بهصورت نگاه مثبت و نگاه منفی مطرح کرده است، سپس مصداقهای تصویرهای متن با نگاه مثبت را در قالب همسانانگاری و تحسینگری «من» از جغرافیای «غرب» به فرهنگ «دیگری» (ایران) در «شرق»، بررسی کرده است. و در سطح دوم، با درنظر گرفتن نگاه منفی وی که مبتنی است بر الگوی رایج شرقشناسی در ابعاد تضاد و تقابلهای شناختشناسانۀ میان دو هویت «من» و «دیگری» با توجه به موقعیت «غرب» و «شرق» در ابعاد کلیشهپردازی و تعمیمسازی، بزرگنمایی تقابلها، و تحقیر و توهین، به خوانش تصاویر پرداخته است.
مطالعات هنر و زیباییشناسی
اعظم محمودی؛ محسن حسن پور؛ سوسن خطایی
چکیده
دیوارنگارهها نوعی گرافیک محیطی منظرساز هستند که علاوهبر زیباسازی و تلطیف محیط، نقش مؤثری در شکلدهی هویت بصری شهر دارند و بهدلیل ویژگیهای ساختاری بهطور گسترده در محیط ایستگاههای مترو استفاده میشوند. محیط مترو یکی از پرترددترین محیطها در زندگی مدرن شهری است که تأثیر بهسزایی در تغییرات فرهنگی و هویتی جامعه ایفا میکند. ...
بیشتر
دیوارنگارهها نوعی گرافیک محیطی منظرساز هستند که علاوهبر زیباسازی و تلطیف محیط، نقش مؤثری در شکلدهی هویت بصری شهر دارند و بهدلیل ویژگیهای ساختاری بهطور گسترده در محیط ایستگاههای مترو استفاده میشوند. محیط مترو یکی از پرترددترین محیطها در زندگی مدرن شهری است که تأثیر بهسزایی در تغییرات فرهنگی و هویتی جامعه ایفا میکند. ارزیابی نقش و جایگاه گرافیک محیطی بهعنوان رسانهای قدرتمند در شکلدهی و اثرگذاری بر هویت بصری شهر و همچنین بررسی نقش آن در احیای فرهنگ، هنر و هویت ملی و بومی با تجزیهوتحلیل بخشی از آثار گرافیک محیطی مترو تهران شامل تعدادی از دیوارنگارههای ایستگاهها، ازجمله اهداف اصلی پژوهش حاضر به شمار میرود. تجزیهوتحلیل کمّی هفتاد دیوارنگاره از منظر ابعاد مختلف هویت ملی و ارزیابی این آثار ازنظر چگونگی بازنمایی ارکان تشکیلدهندۀ بعد فرهنگی هویت ملی و درنهایت تجزیهوتحلیل کمّی و کیفی این آثار ازنظر محتوایی و ساختاری، شیوههای پژوهشی مقالۀ حاضر محسوب میشوند. اطلاعات بخش نظری تحقیق بهروش کتابخانهای و با استفاده از مدارک و اطلاعات موجود و دادههای بخش تحلیلی پژوهش بهروش میدانی و با استفاده از ابزار مشاهده، گردآوری شده است.
مطالعات فرهنگی
مریم ازنب؛ سید جلیل موسوی؛ جمال الدین هنرور
چکیده
مکان و حس دلبستگی به مکان از مباحث موردتوجه طراحان بوده است که فرد در ارتباطی درونی با محیط قرار میگیرد. احساس تعلق و دلبستگی به مکان سطح بالاتری از حس مکان است که در هر موقعیت و فضا بهمنظور بهرهمندی و تداوم حضور انسان در مکان نقش اثرگذاری مییابد. دلبستگی بهگونهای فرد را با مکان پیوند میدهد که آدمی خود را جزئی از مکان در ...
بیشتر
مکان و حس دلبستگی به مکان از مباحث موردتوجه طراحان بوده است که فرد در ارتباطی درونی با محیط قرار میگیرد. احساس تعلق و دلبستگی به مکان سطح بالاتری از حس مکان است که در هر موقعیت و فضا بهمنظور بهرهمندی و تداوم حضور انسان در مکان نقش اثرگذاری مییابد. دلبستگی بهگونهای فرد را با مکان پیوند میدهد که آدمی خود را جزئی از مکان در نظر میگیرد. این حس، رابطۀ تعلقی و هویتی فرد به محیط اجتماعی است که در آن زیست میکند. بنابراین، هدف این مقاله دستیابی به عوامل مؤثر در شکلگیری حس دلبستگی به خانه، در پی شناخت ویژگیهایی از خانه است که نقشی مؤثر در ایجاد یا ارتقای این پیوند ایفا میکنند. این مقاله به روش کیفی و با رویکرد پدیدارشناسانه اگزیستانسیال (تجربۀ زیستۀ افراد) به انجام رسیده است و در آن، از سه نوع مصاحبۀ غیررسمی (گفتوگو) و نیمهساختاریافته و مصاحبۀ عمیق (ساختاریافته) بهعنوان ابزار گردآوری دادهها بهره گرفته شده است. یافتههای این مطالعه نشان میدهد که دو دسته از عوامل میتوانند در حس دلبستگی ساکنان به خانه مؤثر باشند: 1) دیالکتیک بیرون: ویژگیها و عواملی که مربوط به بیرون خانه هستند (کیفیت جلوۀ بیرونی خانه، کیفیت خوشنامی محله و امنیت)؛ و 2) دیالکتیک درون: ویژگیها و عواملی که مربوط به درون خانه هستند (مالکیت، کیفیت آسایش، کیفیت کالبدی خانه، کیفیت رضایت از همسایگی و روابط عاطفی مثبت در خانه) که بر شکلگیری دلبستگی ساکنان به خانه بهعنوان مقولۀ «تعامل انسان و خانه» تأثیرگذار است و بهعنوان هستۀ اصلی مقاله، شناسایی شد. در دیدگاه پدیدارشناسی، حس تعلق به معنی رابطۀ همپیوندی میان انسان و محیط است که همۀ شاخصها را دربرمیگیرد.
نعمت الله فاضلی
چکیده
این مقاله به تحلیل فرهنگی خانه روستایی در گذشته و اکنون میپردازد و خانه را به مثابه یکی از مولفههای اصلی سبک زندگی جهت فهم کلیت زندگی روستایی مطالعه میکند. در این نوشتار ابتدا اثرات مدرنیته بر تحول فرهنگ خانه در ز مینههایی چون امروزیشدن، عقلانیشدن، شهری شده، عرفی شدن، جهانی شدن، فردی شدن، دموکراتیک شدن، رسانهای شدن، تجاری ...
بیشتر
این مقاله به تحلیل فرهنگی خانه روستایی در گذشته و اکنون میپردازد و خانه را به مثابه یکی از مولفههای اصلی سبک زندگی جهت فهم کلیت زندگی روستایی مطالعه میکند. در این نوشتار ابتدا اثرات مدرنیته بر تحول فرهنگ خانه در ز مینههایی چون امروزیشدن، عقلانیشدن، شهری شده، عرفی شدن، جهانی شدن، فردی شدن، دموکراتیک شدن، رسانهای شدن، تجاری شدن و بوروکراتیک شدن بررسی میشود و سپس با ارائه توضیحی مردمنگارانه از زادگاه نگارنده این تحولات در یک خانه روستایی ایران بررسی میشود. این مطالعه نشان میدهد که ویژگیهای خانه روستایی که عبارت بودند از کالای اقتصادی نبودن،پیوند گسستناپذیر با روستا، زادگاه و پرورشگاه بودن، آمیختکی با اسطورهها و روایتهای تاریخی خانوادگی، همزیستی با طبیعت و فقدان حریم خصوصی دگرگون شدن است و از این رو دیگر نمیتوان با رویکردهای کلاسیک که روستا را مقر سنت و شهر را مقر مدرنیته میدانستند به مطالعه آن پرداخت. به باور نگارنده نوعی مدرنیته روستایی ایرانی در روستاهای ایران شکل گرفته است.
سیدحسین سراج زاده؛ محمدصدیق محمدی
چکیده
در این مقاله معیارهای دینداری از نظر روحانیان و دانشگاهیان مورد بررسی قرار گرفته و مقایسه میشود. منظور از معیارهای دینداری، مبنایی است که بر اساس آن درباره دینداری خود یا دیگران داوری میشود.با استفاده از نظر وبر در مورد رابطه شرایط اجتماعی با تفاسیر و تعابیر دینی و نیز نظریههای عرفیشدن و با توجه به ویژگیهای اجتماعی دو ...
بیشتر
در این مقاله معیارهای دینداری از نظر روحانیان و دانشگاهیان مورد بررسی قرار گرفته و مقایسه میشود. منظور از معیارهای دینداری، مبنایی است که بر اساس آن درباره دینداری خود یا دیگران داوری میشود.با استفاده از نظر وبر در مورد رابطه شرایط اجتماعی با تفاسیر و تعابیر دینی و نیز نظریههای عرفیشدن و با توجه به ویژگیهای اجتماعی دو گروه مورد مطالعه، از جمله ارتباط بیشتر دانشگاهیان با نهادهای علمی و ارزشهای مدرن، این فرضیه مطرح شد که روحانیان و دانشگاهیان معیارهای متفاوتی برای داوری درباره دینداری دارند و دانشگاهیان تأکید بیشتری بر جنبههای عام اخلاقی و تأکید کمتری بر جنبههای مناسکی، جمعی و اخلاق شرعی یا فقهی دارند.با استفاده از پرسشنامهای که بر اساس یک مدل دینداری چندبعدی طراحی شد، نظر پاسخگویان دربارة میزان اهمیت معرِّفهای مختلف ابعاد دینداری برای داوری درباره دینداری افراد پرسیده شد.یافتههای پژوهش نشان داد که دانشگاهیان و روحانیان در معیارهای دینداری مورد نظر خود، تأکید متفاوتی بر ابعاد مختلف دینداری دارند. درحالیکه از نظر روحانیان، تمامی ابعاد دینداری دارای اهمیت زیاد و تقریباً یکسانی بودند، دانشگاهیان تأکید ویژهای بر جنبههای عام اخلاقی داشتند.
بهروز مینایی؛ علی رازی زاده
چکیده
امروزه بازیهای رایانهای، به عنوان رسانهای تعاملی، محیطی برای کاربران خود فراهم کردهاند که موجب ایجاد حس حضور در آنها میشود. حس حضور در فضای مجازی بازیهای رایانهای، به همذاتپنداری و حتی فراتر از آن، به یکی شدن کاربر با شخصیت درون بازی منجر میشود. یکی شدن کاربر با شخصیت درون بازی، هویتی مجازی برای او به وجود ...
بیشتر
امروزه بازیهای رایانهای، به عنوان رسانهای تعاملی، محیطی برای کاربران خود فراهم کردهاند که موجب ایجاد حس حضور در آنها میشود. حس حضور در فضای مجازی بازیهای رایانهای، به همذاتپنداری و حتی فراتر از آن، به یکی شدن کاربر با شخصیت درون بازی منجر میشود. یکی شدن کاربر با شخصیت درون بازی، هویتی مجازی برای او به وجود میآورد. با گذشت زمان و تداوم حضور در فضای بازیهای رایانهای، هویت واقعی کاربر با هویت مجازی درهم میآمیزد و تغییر و تحول آن تابعی از متغیرهای عناصر مجازی میشود. پرسشی که مقاله حاضر در صدد پاسخ به آن برآمده، چگونگی به وجود آمدن حس حضور در کاربران بازیهای رایانهای و کیفیت تأثیرگذاری هویت مجازی این رسانه نوظهور بر هویت واقعی مخاطب است. از این رو با توجه به دیدگاه نظریهپردازان حوزه رسانههای تعاملی و با گردآوری دادهها بهصورت کتابخانهای و تبیین آنها بهصورت توصیفی ـ تحلیلی، این فرض بررسی میشود که به واسطه فرم زیباییشناختی سینمایی، روایتهای تعاملی و ظرفیتهای منحصر به فردی که این رسانه در اختیار بازیهای رایانهای قرار میدهد، زمینه ایجاد محیطی فراهم میشود که به تبع ایجاد حس حضور در کاربر، هویت واقعی او را دستخوش دگرگونی میکند.
سیده زهرا اجاق؛ حمید عبداللهیان
چکیده
هدف از نگارش این مقاله شناخت و ارزیابی منطق مدیریتی حاکم بر تولید محتوا در مجلههای علمی عمومی ایرانی است. تولید دانش در این حوزه کمک خواهد کرد تا درک روشنی از چرایی و چگونگی تولید متون علمی عمومی در ایران به دست آوریم. برای دستیابی به این شناخت، این مقاله بر نحوه کاربرد زبان در سادهسازی علم تمرکز کرده و بین کاربرد قابلیتهای زبان ...
بیشتر
هدف از نگارش این مقاله شناخت و ارزیابی منطق مدیریتی حاکم بر تولید محتوا در مجلههای علمی عمومی ایرانی است. تولید دانش در این حوزه کمک خواهد کرد تا درک روشنی از چرایی و چگونگی تولید متون علمی عمومی در ایران به دست آوریم. برای دستیابی به این شناخت، این مقاله بر نحوه کاربرد زبان در سادهسازی علم تمرکز کرده و بین کاربرد قابلیتهای زبان در این مجلهها و منطق مدیریتی حاکم بر آنها رابطه منطقی برقرار کرده است. اهمیت این پژوهش در آن است که این مجلهها حدود صد سال است که در ایران فعالند ولی تاکنون مدیریت انتقال پیامهای علمی در این مجلهها مورد پژوهش قرار نگرفته است. برای انجام این مطالعه از روش تحقیق ترکیبی استفاده شده است که شامل سه روش تحلیل محتوا، مصاحبه و پیمایش از طریق پرسشنامه میباشد. جمعیت مورد مطالعه در این تحقیق شامل اشخاص و مجلات هستند که به طور تصادفی نمونهگیری شدهاند. البته با توجه به فقدان فهرست مجلههای علمی عمومی ایرانی، ابتدا این فهرست را تهیه کردیم و سپس بر آن اساس واحد تحلیل مشخص شد و نمونهگیری تصادفی بر این مبنا انجام شد. برخی نتایج این پژوهش علاوه بر اینکه نشان میدهند مجلات علمی در ایران از روشهای ساده کردن و جذاب کردن علم در تلفیق با نظرات خوانندگان استفاده کردهاند، همین نتایج آشکار میسازند که منطق مدیریتی حاکم بر تولید محتوا در مجلههای علمی عمومی ایرانی، بر اساس مؤلفههای فرهنگی ـ اطلاعرسانی تنظیم شده است. در عین حال و بر اساس نتایج به دست آمده، مقاله مدعی است که منطق تجارت ـ آموزش، منطق مناسبتری برای مدیریت این مجلهها است.
محمدباقر خرمشاد؛ سیدابراهیم سرپرستسادات
چکیده
در جستجوی الگوی هویت در اندیشه روشنفکران ایرانی، ضرورت داشت به این پرسش پرداخته شود که چه عواملی نگاه روشنفکران ایرانی به هویت را تحت تأثیر خود قرار داده است؟ و آیا میتوان توضیحی از تنوع الگوها به دست داد؟ با بهرهگیری از جامعهشناسی معرفت «وبری» و جستار روشی توماس اسپریگنز، تلاش شده تا تحول و تنوع الگوها توضیح و نشان داده ...
بیشتر
در جستجوی الگوی هویت در اندیشه روشنفکران ایرانی، ضرورت داشت به این پرسش پرداخته شود که چه عواملی نگاه روشنفکران ایرانی به هویت را تحت تأثیر خود قرار داده است؟ و آیا میتوان توضیحی از تنوع الگوها به دست داد؟ با بهرهگیری از جامعهشناسی معرفت «وبری» و جستار روشی توماس اسپریگنز، تلاش شده تا تحول و تنوع الگوها توضیح و نشان داده شود که چگونه نظریههای متعدد هویتیِ روشنفکران ایرانی، تحت تأثیر بحران زمانه روشنفکران بوده است. چهار الگوی هویتی پدیدآمده در خلال بحرانهای مختلف عبارتند از: 1. الگوی هویتی باستانی بهدستآمده از بحران عقبماندگی؛ 2. الگوی هویتی اسلامی ناشی از بحران انحطاط و گسست معرفت از اندیشه قدسی؛ 3. الگوی هویتی چندگانه منتج از بحران ایدئولوژیگرایی و انعطافناپذیر دانستن فرهنگها و تمدنها؛ 4. الگوی ایرانشهریِ متولدشده از بحران فراموشی جدال قدما و متأخرین و غوطهور شدن در نزاع سنت و مدرنیته.
مهدی محسنیان راد؛ امیر عبدالرضا سپنجی
چکیده
مقاله حاضر به بررسی و شناخت ویژگیها و ماهیت عمومی «افراد آن سوی رسانهها» میپردازد و آن را در کشورهای درحالتوسعه با اصطلاح «مخاطبپنداری» توصیف میکند. در مقدمه این مقاله به این نکته اشاره شده که هرچه تصویر ذهنی سیاستگذاران و مدیران عرصههای رسانهای در کشورهای درحالتوسعه با واقعیتهای موجود در این عرصه فاصله ...
بیشتر
مقاله حاضر به بررسی و شناخت ویژگیها و ماهیت عمومی «افراد آن سوی رسانهها» میپردازد و آن را در کشورهای درحالتوسعه با اصطلاح «مخاطبپنداری» توصیف میکند. در مقدمه این مقاله به این نکته اشاره شده که هرچه تصویر ذهنی سیاستگذاران و مدیران عرصههای رسانهای در کشورهای درحالتوسعه با واقعیتهای موجود در این عرصه فاصله داشته باشد، پیامدهایی از قبیل دور شدن مخاطبان از محتواهای رسانههای بومی و مورد تأیید را به دنبال خواهد داشت.شناخت و تحلیل انگاره یا تصویر «افراد آن سوی رسانهها» با بررسی نظریههای عرصه علوم ارتباطات، میتواند بسیاری از زوایای پنهان فعالیت در عرصه رسانهها و عملکردهای مختلف انجامشده در این عرصه در کشورهای درحالتوسعه را بهروشنی بازنمایاند؛ بر این اساس، هرچه نگرش سرآمدان حکومتی در چنین کشورهایی نسبت به افراد آن سوی رسانهها که در معرض پیامهای رسانهای هستند، با ماهیت واقعی فعالیت رسانهها، پیامگیران و جایگاه امروزی آنان در بازار پُررونق رسانهها و به تعبیر محسنیان راد «بازار پیام» (1387) بیشتر فاصله داشته باشد، احتمال مواجهه با عواقب جبرانناپذیر اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و حتی اقتصادی در مقوله بهرهمندی از رسانهها بیشتر خواهد بود.مقاله در ادامه به مرور تاریخچه و تعریف «افراد آن سوی رسانهها»، نظریه بهرهمندی و خرسندی از رسانهها و مفهوم «مخاطبپنداری» برای رسانهها میپردازد. سپس بر اساس نظریات پیشگفته، ویژگیهای کنونی افراد آن سوی رسانهها را با توجه به افزایش روزافزون اختیارات و حق انتخاب آنان و در شرایط فعلی بازار پیام، برمیشمارد.
سیدمهدی اعتمادی فرد
چکیده
اعتماد از جمله مهمترین مباحث معاصر در حوزه مطالعات اجتماعی و سیاسی است که اهمیت آن در شرایط کنونی بیشتر از دوره های پیشین می باشد. در میان گروه های مختلف، اعتماد قشر جوان به دلیل ساخت جوان جمعیت ایران بیش از سایرین و در میان آنها نیز دانشجویان به عنوان بخش مهمی از نخبگان و بدنه کارشناسی جامعه از سهم به سزایی برخوردار است. در مقاله حاضر ...
بیشتر
اعتماد از جمله مهمترین مباحث معاصر در حوزه مطالعات اجتماعی و سیاسی است که اهمیت آن در شرایط کنونی بیشتر از دوره های پیشین می باشد. در میان گروه های مختلف، اعتماد قشر جوان به دلیل ساخت جوان جمعیت ایران بیش از سایرین و در میان آنها نیز دانشجویان به عنوان بخش مهمی از نخبگان و بدنه کارشناسی جامعه از سهم به سزایی برخوردار است. در مقاله حاضر با تاکید بر وضعیت اعتماد بدنه دانشجویی در دو بعد سیاسی و اجتماعی، چیستی و چگونگی اعتماد دانشجویان بررسی شده است. در ابتدا اعتماد عمومی دانشجویان و سپس اعتماد آنها در قالب شاخص های پنجگانه اعتماد به اصناف و گروه های مختلف (مشتمل بر: روحانیون، مدیران دولتی و قضات)، میزان مشارکت سیاسی و شرکت در انتخابات، میزان رضایت از اوضاع اقتصادی، میزان رضایت از اوضاع سیاسی و میزان اعتماد به اخبار رادیو و تلویزیون جمهوری اسلامی بر اساس داده های مربوط به پیمایش های قابل مقایسه در سطح ملی در خصوص اعتماد عمومی دانشجویان و اعتماد خاص آنها در حوزه های اجتماعی و سیاسی مورد بحث و ارزیابی قرار گرفت. بر اساس تحلیل داده های موجود، اعتماد دانشجویان تحت تاثیر اعتماد عمومی مردم میباشد. به نظر میرسد، با کاهش اعتماد در میان مردم دانشجویان به میزان بیشتری تحت تاثیر قرار گرفته و اعتماد در میان آنها در ابعاد سیاسی و اجتماعی کاهش مییابد.
علی طلوعی؛ موسی دینارشایف
چکیده
مقالة حاضر بر اساس پیمایشی است که در مورد رابطة تلویزیون با پایبندی مذهبی در بین جوانان ساکن شهر مشهد انجام شده است. جامعة آماری این تحقیق جوانان 18-24 سالة ساکن شهر مشهد است و نمونه با استفاده از روش نمونهگیری طبقهبندی با انتساب مناسب حجم نمونه انتخاب شده است. در تحلیل یافتههای تحقیق از روشهای آماری آزمون T، تحلیل واریانس یکطرفه، ...
بیشتر
مقالة حاضر بر اساس پیمایشی است که در مورد رابطة تلویزیون با پایبندی مذهبی در بین جوانان ساکن شهر مشهد انجام شده است. جامعة آماری این تحقیق جوانان 18-24 سالة ساکن شهر مشهد است و نمونه با استفاده از روش نمونهگیری طبقهبندی با انتساب مناسب حجم نمونه انتخاب شده است. در تحلیل یافتههای تحقیق از روشهای آماری آزمون T، تحلیل واریانس یکطرفه، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیونی یک و چندمتغیره استفاده شده است. نتایج حاصل نشان میدهد که با افزایش میزان تماشای تلویزیون از سوی جوانان، میزان پایبندی مذهبی آنان نیز بیشتر میشود. همچنین با افزایش میزان تماشای برنامههای تفریحی و سرگرمکننده، برنامههای علمیـآموزشی، برنامههای مذهبی و ارشادی و تماشای بخشهای خبری، شاهد افزایش پایبندی مذهبی هستیم و با کاهش علاقه به این نوع برنامهها از میزان پایبندی به مذهب کاسته میشود.
بازیهای رایانهای
حجت دهقانزاده؛ حسین دهقانزاده؛ بهروز مینایی
چکیده
هدف مقاله حاضر، تدوین چهارچوب طراحی بازیهای رایانهای برای یادگیری انواع موضوعات شناختی و بررسی میزان اثربخشی آن در یادگیری موضوعات روشِ کاری است. برای رسیدن به این هدف، از روش تحقیق ترکیبی استفاده شده است. در بخش کیفی، برای به دست آوردن چهارچوب از تحلیل استقرایی و در بخش کمی برای اعتباریابی درونی با روش پیمایشی پرسشنامهای از ...
بیشتر
هدف مقاله حاضر، تدوین چهارچوب طراحی بازیهای رایانهای برای یادگیری انواع موضوعات شناختی و بررسی میزان اثربخشی آن در یادگیری موضوعات روشِ کاری است. برای رسیدن به این هدف، از روش تحقیق ترکیبی استفاده شده است. در بخش کیفی، برای به دست آوردن چهارچوب از تحلیل استقرایی و در بخش کمی برای اعتباریابی درونی با روش پیمایشی پرسشنامهای از نظر متخصصان بهره برده شده و همچنین برای ارزیابی اعتبار بیرونی در یادگیری موضوعات روش کاری، از طرح آزمایشی پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل استفاده شده است. با تحلیل دادههای مربوط به مکانیکهای بازیهای رایانهای، 32 مکانیک مهم بازیهای رایانهای استخراجشده است. مکانیکهای حل مسئله، جستوجو و اکتشاف، عمل کردن، اجرا کردن، سلسله مراتبی و محدودیت زمانی برای یادگیری روشکاری دربازیهای دیجیتال بکار گرفتهشده است. مکانیکهای پیشنهادشده جهت اعتباریابی درونی به 25 متخصص آموزش و بازی ارسال شد و نتایج تحلیل حاصل از ارزیابی اعتبار درونی چهارچوب، نشان داد که چهارچوب پیشنهادی برای آموزش موضوعات شناختی، از اعتبار مناسب و خوبی برخوردار است. همچنین جهت به دست آوردن اعتبار بیرونی، چهارچوب پیشنهادی بر روی 40 دانشآموز در گروههای کنترل (20) و گواه (20) اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس برای بررسی میزان اثربخشی و اعتباریابی بیرونی نیز نشان داد که بین بازی طراحیشده بر اساس چهارچوب پیشنهادی و بازی معمولی تفاوت معناداری وجود دارد.
مطالعات فرهنگی
محمد حسن پور
چکیده
ادراک شنیداری از مهمترین حواس انسانی است که با احساس حضور او در زندگی زیسته هم آمیخته است. ویژگیهای تحلیلی صدا نه فقط در فیزیک صوت که به انگارههای مجازیِ آن نیز گسترش مییابد. عکسها بهعنوان سندتاریخی، این اینمنظر که محل اجماع ادراک دیداری و حواس دیگرِ انسانی هستند، میتوانند نمایههای صوتی و انگارههای نمادین ...
بیشتر
ادراک شنیداری از مهمترین حواس انسانی است که با احساس حضور او در زندگی زیسته هم آمیخته است. ویژگیهای تحلیلی صدا نه فقط در فیزیک صوت که به انگارههای مجازیِ آن نیز گسترش مییابد. عکسها بهعنوان سندتاریخی، این اینمنظر که محل اجماع ادراک دیداری و حواس دیگرِ انسانی هستند، میتوانند نمایههای صوتی و انگارههای نمادین مجازیِ صدا را در بستر خود ارائه دهند. بنابراین، در متن پیش رو، از تاریخ اجتماعی و فرهنگیِ حواس بهعنوان روش تحقیقِ ادراکِ شنیداری در متن عکس استفاده شده تا لایههای ضمنیِ صوتی در آن مورد تفسیر و تحلیل قرار گیرد. اهمیت کار آنجا خودرا نشان میدهد که عکسهای شهریرا بهعنوان اسنادی درنظر داشته باشیم که توانایی «ثبتِ حسی» موضوعات انسانی در اجتماعات شهری را دارند و بنابراین بیننده -مفسر- میتواند در هنگامه تأویل و تفسیر، از قوه شنیداری بهعنوان یکی از حواس پنجگانه در فهم عکس بهره گیرد. سؤال اما اینجاست که ادراک شنیداری در تحلیل عکس که رابطهای لازم و ملزوم با ادراک دیداری دارد، چگونه میتواند اطلاعات تاریخی درباره متن خود ارایه دهد؟ فرضیه ما آن است که عکسهای شهری به دلیل ثبتِ زندگی روزانه مردم، اطلاعاتی را به جز در فرم و ساختار بصری خود، به صورت داده های ضمنی ثبت میکند که می توان از طریق درک شنیداری-تاریخیِ سند عکاسانه، آن را تحلیل و فهم نمود. نتیجه آنکه ادراک شنوایی آنجا که در اسناد عکاسانه با قوه دیداری تداخل پیدا کند، انبوهی از اطلاعات فرهنگیِ مبتنی بر آگاهی همچون نوستالژیا، خاطرات، و یادها را در بیننده خاص خود ایجاد میکنند؛ بهعلاوه، از طریق ردّ نمایههای صوتیِ ثبتشده در سطح عکس، میتوان بافت تاریخی اجتماعی انسانی، کیفیت زیست و تعاملات زندگیِ روزمره یک مقوله جمعتی را در متن آن مورد مطالعه قرار داد.
جواد افشارکهن؛ مجتبی هوشمندی یاور
چکیده
امروزه با توسعه و تنوع شیوههای اطلاعرسانی در اخبار تلویزیونی، استفاده از نرمخبرها، چینش گفتمانی، ایدئولوژیهای مستتر و چارچوببندی نوظهور در خبر اهمیت فراوانتری یافته است. یک رویداد واحد میتواند به چندین شکل رمزگذاری و از تلویزیون پخش شود و همواره این امکان وجود دارد که مخاطبان به اشکال مختلفی پیامها را رمزگشایی کنند. ...
بیشتر
امروزه با توسعه و تنوع شیوههای اطلاعرسانی در اخبار تلویزیونی، استفاده از نرمخبرها، چینش گفتمانی، ایدئولوژیهای مستتر و چارچوببندی نوظهور در خبر اهمیت فراوانتری یافته است. یک رویداد واحد میتواند به چندین شکل رمزگذاری و از تلویزیون پخش شود و همواره این امکان وجود دارد که مخاطبان به اشکال مختلفی پیامها را رمزگشایی کنند. مسئلة محوری این مقاله حول این موضوع قرار دارد که اگرچه متون خبری را دستاندرکاران رسانهای تولید میکنند، اما آنچه مهم تلقی میشود این است که فهم و درک مخاطبان از آنها چگونه است؟ چطور آن را میفهمند و دست به رمزگشایی میزنند؟ پژوهش حاضر بر اساس چارچوب نظری استوارت هال و نظریة لاکلائو و موفه تدوین شده و برای آزمون ایدة مورد نظر از روش پژوهش ترکیبی استفاده شده است. برای شناخت چگونگی مواجهة مخاطبان با برنامة خبری 20:30 از مصاحبة عمیق و برای سنجش نگرش سیاسی آنان از پرسشنامة محققساخته استفاده شد. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که مخاطبانی که دسترسی فراختری به گفتمانهای متفاوت دارند، رمزگشایی متفاوتی از برنامة خبری 20:30 میکنند. آنان بر اساس نوع نگرش سیاسی متمایل به محافظهکاری و لیبرال و همچنین متغیرهایی نظیر سرمایة فرهنگی، موقعیت ساختاری و موقعیت سوژهای که در آن قرار میگیرند، دست به رمزگشایی متفاوتی میزنند. [1]. soft news
محبوبه البرزی
چکیده
در تعاریف و رویکردهای مختلف به خلاقیت، انگیزش، جایگاه و اهمیت به سزایی دارد. این مقاله بر مبنای دیدگاه روانشناسان اجتماعی خلاقیت، نقش تفاوتهای فرهنگی را در تفکر خلاق بر اساس انگیزش بررسی کرده است. بدین منظور پژوهش به بررسی نقش انگیزش بر خلاقیت و نقش فرهنگ بر خلاقیت با توجه به تفاوتهای فرهنگی میپردازد. پژوهش حاضر در پارادایم ...
بیشتر
در تعاریف و رویکردهای مختلف به خلاقیت، انگیزش، جایگاه و اهمیت به سزایی دارد. این مقاله بر مبنای دیدگاه روانشناسان اجتماعی خلاقیت، نقش تفاوتهای فرهنگی را در تفکر خلاق بر اساس انگیزش بررسی کرده است. بدین منظور پژوهش به بررسی نقش انگیزش بر خلاقیت و نقش فرهنگ بر خلاقیت با توجه به تفاوتهای فرهنگی میپردازد. پژوهش حاضر در پارادایم کیفی با رویکرد توصیفی– تفسیری و توصیفی- استتناجی انجام شده است. تأکید نظری پژوهش حاضر بر نظریة آمابلی است که معتقد است خلاقیت از سه بعد مهارتهای اطلاعاتی، مهارتهای خلاقانه و انگیزش تشکیل شده است که در بین این سه بعد، انگیزش اهمیت به سزایی دارد. تحلیلها و بررسیها نشان داده است که مطابق اصل افزایشی انگیزش درونی و بیرونی سطح انگیزش اولیه، نوع انگیزش بیرونی و زمان ارائه انگیزش بیرونی، بر آغاز، ادامه و پایان چرخة خلاقیت نقش دارند. با توجه به آنکه انگیزش بیرونی در جوامع جمعگرا از جمله ایران اهمیت به سزایی دارد و نمیتوان نقش آن را در فعالیتهای تحصیلی و خلاقانه افراد نادیده گرفت، شناخت شرایطی که استفاده از برانگیزانندههای بیرونی در آن منجر به پرورش خلاقیت گردد، ضروری است. تحلیلهای انجام شده حاکی از آن است که اگر انگیزش بیرونی بهجای کنترل و بازدارندگی، جنبه اطلاعدهی داشته باشد، اگر سطح انگیزش درونی اولیه فرد برای شروع چرخة خلاقیت بالا باشد و اگر این مشوقها و برانگیزانندهها در انتهای فعالیت خلاقانه ارائه شوند نه تنها جنبة بازدارنده ندارند بلکه موجب تسهیل فرآیند خلاقیت میگردند. در آخر آنکه میتوان گفت خلاقیت گرچه نمیتواند فرمولی جهانی و همگانی داشته باشد اما برای رشد و پرورش آن برای همگان در هر فرهنگی که باشند امکان پذیر است.
آموزش عالی
معصومه قاراخانی؛ سید آیتالله میرزایی
چکیده
ناراستی دانشگاهی یکی از مسائل مهم در نظام آموزش عالی ایران است و کاهش یا پیشگیری از آن مستلزم شناسایی عوامل مؤثر در بروز آن است. این پژوهش با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر بروز ناراستیهای دانشگاهی در فضای علوم اجتماعی ایران، برداشت دانشجویان دورة دکتری این حوزه را که دارای تجربة جامعهپذیری علمی طولانیتری در فرایند آموزش هستند ...
بیشتر
ناراستی دانشگاهی یکی از مسائل مهم در نظام آموزش عالی ایران است و کاهش یا پیشگیری از آن مستلزم شناسایی عوامل مؤثر در بروز آن است. این پژوهش با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر بروز ناراستیهای دانشگاهی در فضای علوم اجتماعی ایران، برداشت دانشجویان دورة دکتری این حوزه را که دارای تجربة جامعهپذیری علمی طولانیتری در فرایند آموزش هستند مورد واکاوی قرار داد. یافتههای پژوهش نشان میدهد، عوامل مؤثر بر ناراستیهای دانشگاهی در فضای آموزش علوم اجتماعی در دو سطح فردی و ساختاری مشهود است. در سطح ساختاری، نظام تخصیص منابع و قواعد تنظیمکننده و در سطح فردی، خصلتهای فردی و شخصیتی کنشگران فضای آموزش (اساتید، دانشجویان و مدیران)، زمینهساز بروز ناراستیهای دانشگاهی است یا وقوع آن را تسهیل میکنند. ازاینرو، در چارچوب دیدگاه تلفیقی کنشگر/ ساختار در تبیین پدیدههای اجتماعی، عوامل مؤثر بر ناراستیهای دانشگاهی و عدم تبعیت از هنجارهای اخلاق علم در فضای آموزش، لزوماً نه قابل تقلیل به نقش ساختار است و نه قابل فروکاستن به نقش کنشگر؛ بلکه ناراستیهای اخلاق علم در آموزش علوم اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن در پرتو دیدگاهی تلفیقی از تأثیر متقابل ساختار و عاملیت، قابل تبیین است.
جامعه شناسی
مسعود گلچین؛ سعید صفری
چکیده
امروزه شاهد ظهور نشانههای الگوی جدیدی از روابط زن و مرد با عنوان همخانگی بدون ازدواج (همباشی، همبالینی) هستیم که در ادبیات روزنامهنگارانه و زبان برخی از جوانان، «ازدواج سفید» خوانده میشود. بهنظر میرسد چنین سبکهای زندگی نوظهوری، بیشتر در مناطق شهری بزرگ پدید میآیند. در این مقاله کوشیدهایم شناخت بیشتری درمورد ...
بیشتر
امروزه شاهد ظهور نشانههای الگوی جدیدی از روابط زن و مرد با عنوان همخانگی بدون ازدواج (همباشی، همبالینی) هستیم که در ادبیات روزنامهنگارانه و زبان برخی از جوانان، «ازدواج سفید» خوانده میشود. بهنظر میرسد چنین سبکهای زندگی نوظهوری، بیشتر در مناطق شهری بزرگ پدید میآیند. در این مقاله کوشیدهایم شناخت بیشتری درمورد دلایل و زمینههای مؤثر بر تصمیمگیری زوجینی که اقدام به شکلدهی چنین رابطهای (همخانگی بدون ازدواج) میکنند، سپس فرایندی که در آن درگیر میشوند، و سرانجام، پیامدهایی که عملاً تجربه کرده و یا با آن روبهرو میشوند، بهدست آوریم؛ ازاینرو با استفاده از تکنیک «مصاحبه عمیق و آزاد» در چارچوب روش «نظریه زمینهای» دادههای لازم از 16 زوجی که همخانگی را برگزیدهاند، گردآوری و تنظیم شد. پس از تحلیل یافتههای پژوهش، مقولههای «تقلیل کارکرد و اهمیت خانواده»، «مهاجرت»، و «تهران، شهر بینظارت» بهعنوان شرایط زمینهای، «دید منفی به ازدواج مرسوم»، «باورهای فمینیستی»، و «اعتقاد نداشتن و پایبند نبودن به ارزشهای دینی جامعه» بهعنوان شرایط علی، «درگیری در فرایند عاشقانه» و «آشنایی با همخانگی» بهعنوان شرایط میانجی، «همخانگی، رابطه برابر»، «همخانگی، رابطۀ با پایان باز»، «تجربه رضایتبخش از این سبک زندگی»، «موانع داخلی رابطه» و «محدودیتهای خارجی رابطه» بهعنوان تعاملات، «تحمل ضرر و زیان ناشی از پایان رابطه» و «اقدام به ازدواج و یا قول به ازدواج جهت برطرف کردن موانع خارجی» بهعنوان پیامدهای این سبک زندگی تعیین شدند. سرانجام، مفهوم «همخانگی، رابطه کمدوام ناشی از تضاد ارزشهای مدرن و سنتی در بستر کلانشهر تهران» بهعنوان مقوله هسته برگزیده شد.
جامعه شناسی
مژگان خوشنام؛ مسعود کوثری؛ مقصود فراستخواه
چکیده
دانشجویان، تعاملات و ارتباطاتی فراتر از کلاس درس و نظام رسمی دانشگاه دارند که بهطور غیررسمی وجود دارد و بخش زیادی از وقت دانشجویان را در طول دوران تحصیل به خود اختصاص میدهد. آنچه مهم است، درک دانشجو و فهم معانی ذهنی از تعاملات دوران دانشجویی است که کشف آن به کاهش شکاف موجود میان این قشر و مسئولان دانشگاه و آموزش عالی کمک میکند ...
بیشتر
دانشجویان، تعاملات و ارتباطاتی فراتر از کلاس درس و نظام رسمی دانشگاه دارند که بهطور غیررسمی وجود دارد و بخش زیادی از وقت دانشجویان را در طول دوران تحصیل به خود اختصاص میدهد. آنچه مهم است، درک دانشجو و فهم معانی ذهنی از تعاملات دوران دانشجویی است که کشف آن به کاهش شکاف موجود میان این قشر و مسئولان دانشگاه و آموزش عالی کمک میکند و از طریق آن میتوان لایههای پنهان زندگی دانشجویان را شناخت و برمبنای آن سیاستگذاری کرد. در این مقاله خلاصۀ زندگی دانشجویی ادراکشده، معناشده، و تجربهشده را در خلال این تعاملات دنبال خواهیم کرد. در این راستا با ۵۲ دانشجوی دانشگاه تهران از دانشکدهها و رشتههای مختلف مصاحبه عمیق پدیدارشناسی انجام شد. پس از تقلیل، کدگذاری، و تحلیل یافتههای مصاحبه، به تغییر الگوی زیست دانشجو رسیدیم؛ به این معنا که دانشجو در طول تعاملات غیررسمی و گذراندن اوقات زیادی از دوران دانشجویی خود با دوستان در موارد گوناگون به تغییراتی در زیست دانشجویی خود رسیده است؛ ازجمله تغییر الگوی ارتباطات انسانی، تغییر سبکهای دینداری، تغییر الگوی اوقات فراغت، افزایش توانمندیهای فردی، نگرش جنسیتی، تغییر الگوهای تحصیلی، تغییر نگرش و جهانبینی، حس مثبت فردی، حمایت و تعلق خاطر گروهی، جبران، تغییر در انگیزه مشارکت اجتماعی، تغییر در فرایند اجتماعیشدن و نظام هنجاری.
مطالعات فرهنگی
فرشید سامانپور؛ ناصر برکپور؛ مقصود فراستخواه
چکیده
در دهههای اخیر خدمات دانشگاهی بیشتر به دولت، تجارت، و فناوری گرایش یافته و از فرهنگ و جامعه دور شده است. در عینحال، در محیط اقتصادی ایران، خدمات تجاری نیز رضایتبخش نبوده است. در چنین شرایطی، خدمترسانی داوطلبانه، همزمان با آموزش و پژوهش، میتواند از تضعیف نقش و جایگاه اجتماعیـفرهنگی دانشگاهها جلوگیری کند. این مقاله، ...
بیشتر
در دهههای اخیر خدمات دانشگاهی بیشتر به دولت، تجارت، و فناوری گرایش یافته و از فرهنگ و جامعه دور شده است. در عینحال، در محیط اقتصادی ایران، خدمات تجاری نیز رضایتبخش نبوده است. در چنین شرایطی، خدمترسانی داوطلبانه، همزمان با آموزش و پژوهش، میتواند از تضعیف نقش و جایگاه اجتماعیـفرهنگی دانشگاهها جلوگیری کند. این مقاله، بخشی از تلاش در راستای نهادینه کردن خدمات همراه با آموزش در مقطع تحصیلات تکمیلی رشته شهرسازی دو دانشکده در تهران است. این تلاش باوجود موفقیت در همراه کردن دانشجویان و یک سازمان وابسته به دستگاههای اجرایی، رضایت استادان همکار را بهدست نیاورد. مقاله پس از یادآوری بنیاد عملباور خدمات دانشگاهی نشان میدهد که اگرچه نظریههای متناسب با این مبنا در شهرسازی شکل گرفته است، ولی کاربرد آنها نیازمند تعامل متوازن فرهنگی با مردم است و ریشۀ عدم اقبال استادان را باید در فرهنگ سازمانی دانشگاه برای تعامل جست. برای بررسی موضوع، کارگاهی با حضور متخصصان شهرسازی، نشانهشناسی، و آموزش عالی، و نمایندگانی از مطبوعات و سمنها برگزار شد و مصاحبههای تکمیلیای با برخی استادان و مدرسان یک دانشکده انجام دادیم. مقالۀ حاضر با روایتپژوهی در این گفتارها، بهکمک یک چارچوب نظری مربوط به تعامل اجتماعی دانشگاهیان، نتیجه میگیرد که فرهنگ آموزشیـپژوهشی رشته، دستکم در دانشکدۀ موردنظر، به وجه زیباییشناختی تعامل مردمسالار کمتوجه است و با وجود ترویج نظرات انتقادی، درعمل، به ساختار سازمانی محدود است و مهارت اندکی برای کنشگری دارد. مقاله، ضمن ارائۀ سرنخهای یک روایت سازمانی مردمسالارِ جایگزین، پیشنهاد میکند، در رشتههای دیگر نیز به تعامل زیباییشناختی توجه شود.
مرضیه خلقتی؛ حمیده مولایی
چکیده
هدف این مقاله فهم خوانش کاربران رسانههای اجتماعی از گفتمان زن سنتگراست که بهاینمنظور ویدئوی موسوم به «تشت شیر» مطالعه شد. این ویدئو بخشی از یک گفتگوی تلویزیونی با یک کارشناس است که به راهکار ابراز علاقه به همسر از طریق شستن پای او در تشت آب یا شیر میپردازد. سؤالات اصلی مقاله این است که این ویدئو چه گفتمانی از زن ارائه میکند؟ ...
بیشتر
هدف این مقاله فهم خوانش کاربران رسانههای اجتماعی از گفتمان زن سنتگراست که بهاینمنظور ویدئوی موسوم به «تشت شیر» مطالعه شد. این ویدئو بخشی از یک گفتگوی تلویزیونی با یک کارشناس است که به راهکار ابراز علاقه به همسر از طریق شستن پای او در تشت آب یا شیر میپردازد. سؤالات اصلی مقاله این است که این ویدئو چه گفتمانی از زن ارائه میکند؟ و کاربران اینستاگرام چه خوانشی از این ویدئو براساس نظریۀ کدگذاری/کدگشایی هال دارند؟ برای پاسخ به سؤال اول از تحلیل گفتمان انتقادی براساس مدل فرکلاف استفاده شده است که نشان میدهد تأکید آن بر گفتمان زن سنتگراست و برای پاسخ به سؤال دوم به تحلیل محتوای کیفی پستها و کامنتهای اینستاگرام پرداخته شده است. نتایج تحلیل محتوا نشان داد که از میان سه خوانش مسلط ـ هژمونیک، مذاکره ای و متضاد در این رسانۀ اجتماعی، خوانش متضاد متنوعتر و دامنهدارتر از سایر خوانشهاست.
تاریخ
علیرضا احمدی؛ نصرالله پورمحمدی املشی
چکیده
دوران پادشاهی ناصرالدینشاه، چیزی جز کوششهای وی برای برپایی تجدد در همهٔ ارکان جامعه نیست. یکی از موانع شاه برای رسیدن به این امر، روحانیت و قدرت و نفوذ آنان در میان توده مردم بود. ناصرالدینشاه سعی کرد با برگزاری مراسم پرتجمل مذهبی در دربار، ضمن کسب استقلال دینی بدون وابستگی به علما، مشروعیت مذهبی خود را در بین توده مردم حفظ کند. ...
بیشتر
دوران پادشاهی ناصرالدینشاه، چیزی جز کوششهای وی برای برپایی تجدد در همهٔ ارکان جامعه نیست. یکی از موانع شاه برای رسیدن به این امر، روحانیت و قدرت و نفوذ آنان در میان توده مردم بود. ناصرالدینشاه سعی کرد با برگزاری مراسم پرتجمل مذهبی در دربار، ضمن کسب استقلال دینی بدون وابستگی به علما، مشروعیت مذهبی خود را در بین توده مردم حفظ کند. برای رسیدن به این هدف، ایجاد ساختار نوینی در امور دینی لازم بود. در این مقاله، موضوع اهمیت تشریفات مذهبی دربار ناصرالدینشاه را با تکیهبر ساختمان تکیه دولت بررسی کردهایم. تکیه دولت یک سازهٔ کلیدی برای خودایستایی مذهبی ناصرالدینشاه بهشمار میآمد. او با ساختن بنای تکیه دولت نه به شیوهٔ معماری اسلامی، بلکه با الگوبرداری از معماری غرب، نخستین گام را در گذرگاه دگرگونی آیینهای مذهبی برداشت؛ بهگونهای که نمایندگان سیاسی و اروپایی برای نخستینبار در تاریخ ایران، ملزم به حضور در برنامههای دینی دربار شدند و جایگاه ویژه خاندان سلطنتی و زنان دربار درحالی در این بنا دیده شده بود که روحانیت در این ساختمان، جایگاه خاصی نداشت و این تنها آیین مذهبیای بود که مراسم بدون وابستگی و نقش اصلی روحانیت برگزار میشد.
علیرضا شجاعیزند
چکیده
تجربه دینی بهعنوان یکی از موضوعات مورد توجه دینپژوهان، پیشینه کلامی و زمینههای اجتماعی روشنی در غرب و مسیحیت دارد و روند فزونی گرفتنِ توجهات به آن نیز کاملاً قابل درک و ردیابی است. اما نضج و نمو آن در ایران همچون بسیاری مفاهیم و مقولات دیگر، از روند طبیعی برخوردار نبوده، بلکه از طریق تأملات صِرف آکادمیک و تبادلات روشنفکرانه بهوقوع ...
بیشتر
تجربه دینی بهعنوان یکی از موضوعات مورد توجه دینپژوهان، پیشینه کلامی و زمینههای اجتماعی روشنی در غرب و مسیحیت دارد و روند فزونی گرفتنِ توجهات به آن نیز کاملاً قابل درک و ردیابی است. اما نضج و نمو آن در ایران همچون بسیاری مفاهیم و مقولات دیگر، از روند طبیعی برخوردار نبوده، بلکه از طریق تأملات صِرف آکادمیک و تبادلات روشنفکرانه بهوقوع پیوسته است. این مقاله بیآنکه قصد ارزشیابیِ کلامی این مفهوم با نظر به آموزههای اسلامی را داشته باشد، تلاش دارد با اشاره به برخی ریشههای الهیاتی و عقبههای تاریخی ـ اجتماعی آن در غرب، توجه متألهین و فلاسفه دین از یکسو و روانشناسان و جامعهشناسان دین را از سوی دیگر، به لزوم بذل احتیاط و دقت نظر هرچه بیشتر در تشخیص و تدقیق مفهومی و تعیین جایگاه و مرتبت حقیقی آن در دین و نسبتش با دینداری جلب کند.
حسن بشیر؛ محمدصادق افراسیابی
چکیده
در این مقاله رابطه بین عضویت جوانان در بزرگ ترین جامعه مجازی ایرانیان بر اساس آمار تارنمای الکسا و برخی از شاخصه های مرتبط با سبک زندگی مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس آمار تارنمای الکسا پایگاه اینترنتی کلوب بزرگ ترین جامعه مجازی است که از درون کشور ایران مدیریت می شود. در عصر جهانی شدن و با ظهور فناوری های نوین ارتباطی، یک فضای مجازی ...
بیشتر
در این مقاله رابطه بین عضویت جوانان در بزرگ ترین جامعه مجازی ایرانیان بر اساس آمار تارنمای الکسا و برخی از شاخصه های مرتبط با سبک زندگی مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس آمار تارنمای الکسا پایگاه اینترنتی کلوب بزرگ ترین جامعه مجازی است که از درون کشور ایران مدیریت می شود. در عصر جهانی شدن و با ظهور فناوری های نوین ارتباطی، یک فضای مجازی در کنار فضای واقعی ایجاد شده که این دو تأثیرات متقابلی بر یکدیگر دارند. در همین راستا برای سنجش ارتباط میان این دو فضا اعم از زمانی که افراد به اینترنت اختصاص می دهند و سایر تأثیرات فرهنگی عضویت و حضور در شبکه های اجتماعی، از روش پیمایش اینترنتی و ارسال پرسشنامه به صورت آنلاین برای کاربران فعال کلوب استفاده شده است. میان عضویت در شبکه های اجتماعی اینترنتی و نحوه اختصاص وقت به سایر فعالیت های اجتماعی ارتباط وجود داشته و بیشتر پاسخ دهندگان اذعان کرده اند که به دلیل استفاده بیش از حد از اینترنت برای فعالیت در شبکه های اجتماعی اینترنتی مورد اعتراض سایر اعضای خانواده واقع شده اند. همچنین میان عضویت در شبکه های اجتماعی اینترنتی با مقوله هایی نظیر نحوه ارتباط با جنس مخالف و شیوه محاورات اعضا در محیط بیرونی ارتباط وجود دارد؛ بنابراین می توان گفت میان عضویت در شبکه های اجتماعی اینترنتی و سبک زندگی جوانان ارتباط وجود دارد.
پریناز بیدل؛ علیاکبر محمودزاده
چکیده
هدف تحقیق حاضر، بررسی میزان تعلق اجتماعی مردم به جامعه ایران و رابطه آن با اعتماد اجتماعی و فرد گرایی بوده است. تحقیق از نوع پیمایشی بوده و اطلاعات از طریق پرسشنامه جمع آوری شده است. جامعه آماری، افراد بیست سال به بالای شهر مشهد در سال 1390 با جمعیتی معادل 1530827 نفر بوده و تعداد حجم نمونه 384 نفر بوده و از شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ...
بیشتر
هدف تحقیق حاضر، بررسی میزان تعلق اجتماعی مردم به جامعه ایران و رابطه آن با اعتماد اجتماعی و فرد گرایی بوده است. تحقیق از نوع پیمایشی بوده و اطلاعات از طریق پرسشنامه جمع آوری شده است. جامعه آماری، افراد بیست سال به بالای شهر مشهد در سال 1390 با جمعیتی معادل 1530827 نفر بوده و تعداد حجم نمونه 384 نفر بوده و از شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای برای تخصیص حجم نمونه استفاده شده است.نتایج تحقیق نشان می دهد میانگین میزان تعلق اجتماعی پاسخگویان نمره 2.7 بوده است و تا نمره 5 که ماکزیمم آن بوده است، به مقدار 2.3 نمره فاصله داشته است. یعنی میزان تعلق اجتماعی مردم مشهد به جامعه ایران در سطح متوسط بوده است. با افزایش سن، تعلق اجتماعی نیز افزایش یافته است. میزان تعلق اجتماعی در بین قوم فارس نسبت به سایر اقوام و همین طور شاغلان نسبت به سایر افراد و در طبقه متوسط نسبت به طبقات دیگر بیشتر بوده است. مجموع متغیرهای مستقلی که وارد رگرسیون چند متغیره شده اند با 40 درصد ضریب تعیین، تغییرات مربوط به متغیر تابع را تبیین کرده اند (R2=0.40) که متغیر «اعتماد اجتماعی» با ضریب تعیین 0.61 بیشترین تاثیر بر تعلق اجتماعی را داشته و سپس «فردگرایی افراطی» با ضریب تعیین -0.18 در مرتبه بعدی تاثیر گذاری قرار گرفته است، بنابراین افزایش بی اعتمادی اجتماعی در افراد، بیشترین آسیب را بر میزان تعلق اجتماعی آنان داشته است.