جامعه شناسی
محمدحسین سیاح طاهری
چکیده
برخلاف برخی نظریهها، شبکههای اجتماعی مجازی منجر به عرفیشدن همه کاربران خود نشدهاند. در این مقاله به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم که مهمترین عوامل تقویتکننده عرفیزدایی در شبکههای اجتماعی مجازی، و به صورت موردی اینستاگرام، چیست و کاربران به چه شیوه و تکنیکهایی در مقابل اثرات عرفیکننده شبکههای اجتماعی مقاومت میکنند؟ ...
بیشتر
برخلاف برخی نظریهها، شبکههای اجتماعی مجازی منجر به عرفیشدن همه کاربران خود نشدهاند. در این مقاله به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم که مهمترین عوامل تقویتکننده عرفیزدایی در شبکههای اجتماعی مجازی، و به صورت موردی اینستاگرام، چیست و کاربران به چه شیوه و تکنیکهایی در مقابل اثرات عرفیکننده شبکههای اجتماعی مقاومت میکنند؟ بر این اساس به روش نظریه مبنایی از دانشجویان کارشناسی دانشگاههای تهران، که مذهبی بوده و در اینستاگرام دارای حدود چندهزارنفر دنبالکننده بودند مصاحبه به عمل آمد. از آنان راجع به سبکها و تکنیکهای مورد استفاده در شبکه پرسش به عمل آمد. نتایج مصاحبه ها وارد نرمافزار Maxqda20 شد و پس از سه مرحله کدگذاری نتایج در ده مقوله گردآوری شدند: این مقولهها عبارتاند از زمینه پیشاشبکهای، ایجاد زره حفاظتی، معرفت فراملی به شبکه، قدرت کنشگری، گزینش سبک زندگی مؤمنانه، یادآوری و مراقبه، بلوغ در تعامل، مراقبت درونی و بیرونی، صبوری فکری و ساخت شبکه بومی. در نهایت، مهمترین یافته تحقیق صورتبندی همه این مقولهها در قالب مقوله محوری «مجاهدت آگاهانه» و تکمیل نظریه مبنایی بود. یافتهها نشان داد که عرفیزدایی در شبکههای اجتماعی مجازی تنها با رعایت این عوامل امکانپذیر خواهد بود.
جامعه شناسی
حسین سروی؛ حسن محدثی گیلوایی؛ رضا صمیم
چکیده
این مقاله دیدگاه حکومت نسبت به موسیقی ایران معاصر و نیز نسبت بین دین و هنر را طی سالهای 1350 الی 1396 را موردبحث قرار میدهد. بدینمنظور، رابطهٔ دو نهاد دین و هنر از منظر جامعهشناسی دین و جامعهشناسی هنر مورد بررسی قرار گرفت. در این مقاله از دو رویکرد کیفی استفاده شد: 1. روش تاریخی که ابزار آن اسناد تاریخی (روزنامهها) و تاریخ شفاهی ...
بیشتر
این مقاله دیدگاه حکومت نسبت به موسیقی ایران معاصر و نیز نسبت بین دین و هنر را طی سالهای 1350 الی 1396 را موردبحث قرار میدهد. بدینمنظور، رابطهٔ دو نهاد دین و هنر از منظر جامعهشناسی دین و جامعهشناسی هنر مورد بررسی قرار گرفت. در این مقاله از دو رویکرد کیفی استفاده شد: 1. روش تاریخی که ابزار آن اسناد تاریخی (روزنامهها) و تاریخ شفاهی (مصاحبه با نخبگان) است؛ و 2. روش تحلیل آمارهای موجود که ابزار آن در اینجا آمارهای موجود و منتشر شده توسط دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. تحقیق از نظر نوع داده، جزء تحقیقات تاریخی است. دادههای لازم شامل سه دسته دادههای چاپ شده در مطبوعات کشور از 1350 الی 1396، دادههای مربوط به مصاحبهشوندگان و دادههای مربوط به آمار منتشر شده توسط دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از سال 1360 الی 1396 است. نتایج نشان داد که اطلاعات مربوط به جراید، مصاحبهها و آمار دفتر موسیقی نسبت به وضعیت موسیقی از سال 1350 تا 1396 در یک راستا قرار دارد، بهطوری که در دهۀ شصت به دلیل نگاه دینی حاکم بر کشور، موسیقی کاملاً تضعیف شد. تحقیق حاضر با بررسی سه گروه از دادهها نشان داد که چالش بین دو نهاد دین و هنر در ایران معاصر در چه مرحلهای است. این چالش، گاه به موضعگیریهای شدید نیروهای فعال و مؤثر در این دو نهاد اجتماعی علیه یکدیگر منجر شده است. اما بهتدریج نیروهای هنری بهدنبال رهایی از سلطه نهادهای دینی و درصدد کسب استقلالاند.
جامعه شناسی
زینب مسگرطهرانی؛ عباس کاظمی
چکیده
مطالعات انجامشده در حوزهٔ دین و زنان، رهایی زنان از ساختار مردسالاری و به چالش کشیدن باورها و تفاسیر اسلام سنتی را مختص طبقهٔ بالا و نخبه جامعه میدانند. در این مقاله، این پرسش مطرح میشود که آیا زنان مذهبی طبقه سنتی و فرودست هم از توان بازتفسیر دینی در زندگی روزمرهٔ خود برخوردار هستند؟ چگونه این زنان بدون آشنایی با منابع نواندیشی ...
بیشتر
مطالعات انجامشده در حوزهٔ دین و زنان، رهایی زنان از ساختار مردسالاری و به چالش کشیدن باورها و تفاسیر اسلام سنتی را مختص طبقهٔ بالا و نخبه جامعه میدانند. در این مقاله، این پرسش مطرح میشود که آیا زنان مذهبی طبقه سنتی و فرودست هم از توان بازتفسیر دینی در زندگی روزمرهٔ خود برخوردار هستند؟ چگونه این زنان بدون آشنایی با منابع نواندیشی دینی دست به بازتفسیر دین سنتی زده و آن را به صورت عملی در زندگی خود بهکار میبرند؟ برای انجام این مطالعه از مصاحبههای عمیق نیمهساختیافته با زنان مذهبیـسنتی در شهرهای آنکارا و تهران استفاده شده است. نتایج نشان داد که زنان نهتنها بهدنبال گسترش فرصتهای توانمندسازی از طریق دین بهعنوان ابزار نبودهاند؛ بلکه، اسلام سنتی و تفسیرهایی را که سالها همدوش پدرسالاری، بستری برای منکوبکردنشان فراهم کرده بود را به چالش کشیده و فضا را برای ورود تفکرات نواندیشی دینی، ناخواسته در قالب زندگی روزمره و به شکل عملی از درون باز کردهاند. مخالفت غیرمستقیم با قانونهایی که زیربنای فقهی دارند باعث شده تا زنان از مرحله مقاومتکردن فراتر روند. این مخالفت بهعنوان مبارزهای که در زندگی روزمره چندان محسوس به نظر نمیرسد، جنبههایی از زندگی آنها را تغییر داده و در نهایت نگاه ملموستری از مساواتطلبی اسلام نسبت به زنان را به نمایش میگذارد.
جامعه شناسی
محمدسعید ذکایی؛ روحالله اسلامی
چکیده
در جامعهٔ ایران، مناسک مرتبط با عزاداری برای امامحسین(ع) از اهمیت و گستردگی قابلملاحظهای برخوردار است. در سالهای اخیر شکل تازهای از مراسم مربوط به اربعین در قالب پیادهروی دستهجمعی به سمت کربلا برای رسیدن به بارگاه امامحسین پدید آمده و از سال 1392 ابعاد میلیونی به خود گرفته است. از آنجا که حضور تعداد زیاد جمعیت ...
بیشتر
در جامعهٔ ایران، مناسک مرتبط با عزاداری برای امامحسین(ع) از اهمیت و گستردگی قابلملاحظهای برخوردار است. در سالهای اخیر شکل تازهای از مراسم مربوط به اربعین در قالب پیادهروی دستهجمعی به سمت کربلا برای رسیدن به بارگاه امامحسین پدید آمده و از سال 1392 ابعاد میلیونی به خود گرفته است. از آنجا که حضور تعداد زیاد جمعیت حاضر در رویداد اربعین، جایگاه اربعین را بهعنوان یکی از عناصر اصلی ابراز هویت شیعی برجسته نموده و مشارکت مؤثر ایرانیان در این رویداد، مجرایی بسیار مناسب برای شناخت کنشهای دینی ایرانیان بهدست داده است، بررسی نحوهٔ بازنمایی این فعالیت جمعی و گفتمانهایی که حول آن شکل گرفته است و به این پدیده معنا میدهد در مقالهٔ حاضر مورد توجه قرار گرفته و تنوع بازنماییهای آن با مراجعه به متون نوشتاری مکتوب و دیجیتال انتشاریافته در رسانههای ارتباط جمعی (روزنامهها، خبرگزاریها و پایگاههای خبری) در میدان جامعهٔ ایران در فاصله پنجسالهٔ 1392 تا 1396 به کمک رویکرد نظری و روشی تحلیل گفتمان لاکلو و موف و طی فرایند بررسی و تحلیل 1800روز مطلب، شناسایی شده است. با تمرکز بر شناسایی دال مرکزی، دالهای پیرامونی و تفکیک ژانرهای روایت متفاوت، شش گفتمان شکلگرفته حول مناسک زیارت اربعین ارائه میشود که این رویداد را ـ البته نه با قدرت برابر ـ بازنمایی میکنند. دستاورد مقاله از نوع توصیفی و اکتشافی است که میتواند زمینه فهم اربعین بهمثابهٔ یک پدیده اجتماعی و گفتوگو دربارهٔ دگرگونیهای فرهنگی ایران معاصر و شناخت تنوّع و تکثّر جامعه پس از انقلاب اسلامی را فراهم سازد.
جامعه شناسی
قدسی بیات؛ مرضیه قاسمی
چکیده
رویدادهای ملیـمذهبی، توجه رسانهها را جلب میکنند اما نگاه رسانهها به رویدادها با یکدیگر متفاوت است. این رویدادها ملی باشند یا بینالمللی، داخلی باشند یا خارجی، بازنمایی آنها در چارچوبهای گفتمانی و ایدئولوژیکی صورت میپذیرد و شکست یا موفقیت تلاشهای حوزهٔ دیپلماسی عمومی در قالبها و الگوهای مشخص در سراسر جهان را تسهیل ...
بیشتر
رویدادهای ملیـمذهبی، توجه رسانهها را جلب میکنند اما نگاه رسانهها به رویدادها با یکدیگر متفاوت است. این رویدادها ملی باشند یا بینالمللی، داخلی باشند یا خارجی، بازنمایی آنها در چارچوبهای گفتمانی و ایدئولوژیکی صورت میپذیرد و شکست یا موفقیت تلاشهای حوزهٔ دیپلماسی عمومی در قالبها و الگوهای مشخص در سراسر جهان را تسهیل مینماید. رسانههای خارجی فارسیزبان از جمله بیبیسی فارسی برای مخاطبان داخل ایران، یکی از منابع معنا و مفهومسازی درخصوص رویدادهای ملیـمذهبی مانند چهارشنبهسوری، عید نوروز، شب یلدا، روز زن، عاشورا و اربعین حسینی و... به شمار میآیند. یکی از رویدادهای مهمی که هر سال با اجتماع عظیم مردم اتفاق میافتد برگزاری آئین پیادهروی اربعین حسینی است؛ آئینی که طبق رویکردی که رودنبولر به مفهوم آئین دارد با اجتماع مردم، داوطلبانه، غیرابزاری و غیرتفریحی اجرا میشود. مقاله حاضر با توجه به سابقه و گستردگی بیبیسی در فعالیت حرفهای خبری، نحوه رسانهایکردن و بازنمایی رویداد اربعین در وبسایت خبرگزاری یادشده را به کمک روش تحلیل مضمونی تحلیل مینماید. یافتهها حاکی از آن است که آئین پیادهروی زائران اربعین در هفت محور (روایتگری مستند، تفرقهافکنی و شیعههراسی، بحران بینظمی و ناتوانی دول ایران و عراق، کوچکنمایی اربعین، واکاوی جنگ هشت ساله عراق و ایران، ناامنی داعش و مانور سیاسی حاکمیت ایران) و موکداً بهعنوان حرکتی سیاسی و عقیدتی در اخبار سایت بیبیسی فارسی بازنمایی شده است. همچنین نوع بازنمایی از مناسبات میان کنشگران حاضر در این مراسم نهتنها نسبتی با دیدگاه آئینی رودنبولر ندارد بلکه استنباط میشود که اینگونه انگارهسازی منفی از این رویداد مذهبی در ادامه جریان شیعههراسی در رسانههای غربی و بهویژه نمود جدیدی از ایرانهراسی است.
جامعه شناسی
جبار رحمانی
چکیده
نظامهای دینی در بسترهای جغرافیایی گسترش پیدا میکنند و از این طریق صورتبندیهای تاریخی و جغرافیایی خاص خودشان را شکل میدهند. بهطور عمده، درک و تحلیلهای موجود از صورتبندی تشیّع، حول محور زمانی و تحوّلات تاریخی آن است. نگارنده در این مقاله تلاش کرده است تا به این وجه از صورتبندی هویت شیعی با تأکید بر تحوّلات اخیر، بالاخص ...
بیشتر
نظامهای دینی در بسترهای جغرافیایی گسترش پیدا میکنند و از این طریق صورتبندیهای تاریخی و جغرافیایی خاص خودشان را شکل میدهند. بهطور عمده، درک و تحلیلهای موجود از صورتبندی تشیّع، حول محور زمانی و تحوّلات تاریخی آن است. نگارنده در این مقاله تلاش کرده است تا به این وجه از صورتبندی هویت شیعی با تأکید بر تحوّلات اخیر، بالاخص فروپاشی صدام و آزاد شدن زیارت کربلا و سایر شهرهای مقدس شیعی در عراق، به نسبت جغرافیای ارض مقدس در فرهنگ شیعی و تحوّل اخیر آن بپردازد. دادههای تاریخی نشان میدهد که تشیّع همیشه در حسرت زیارت ارض مقدس خودش یعنی کربلا قرار داشته و این مسئله بهطور نمادین به بخشی بنیادی از هویت و قلب ایمانی شیعیان در اقصینقاط جهان بدل شده است. مهمترین پیامد دسترسی آزادانه به عتبات عالیات، تغییر بنیادی این صورتبندی، محوریت ارض مقدس و پایان این سندرم تاریخی حسرت ارض مقدس و آرزوی زیارت بوده است.
جامعه شناسی
محمدرضا پویافر
چکیده
بزرگترین اجتماع دینی مسلمانان، هرساله به مناسبت چهلمین روزِ واقعه عاشورا با پیادهروی بهسوی کربلا، در آئین پیادهروی اربعین شکل میگیرد. این پیادهروی زیارتی، درعینحال که نمودی شگرف از تجربهٔ دینی است، میدانیِ متنوع از خدمات خیر به زائران، بهعنوان مصداقِ بارزِ «خیر دینی» نیز به شمار میرود. تجربهٔ دینی معمولاً در ...
بیشتر
بزرگترین اجتماع دینی مسلمانان، هرساله به مناسبت چهلمین روزِ واقعه عاشورا با پیادهروی بهسوی کربلا، در آئین پیادهروی اربعین شکل میگیرد. این پیادهروی زیارتی، درعینحال که نمودی شگرف از تجربهٔ دینی است، میدانیِ متنوع از خدمات خیر به زائران، بهعنوان مصداقِ بارزِ «خیر دینی» نیز به شمار میرود. تجربهٔ دینی معمولاً در خلال اعمال و مناسک دینی، از جمله در خلال زیارت شکل میگیرد. اما این مطالعه، بهطورخاص، با این پرسش مهم آغاز میشود که آیا تجربه مشارکت و درگیری در خیر دینی میتواند ویژگیهای تجربهٔ دینی را دارا باشد؟ برای پاسخ به این پرسش از روش پژوهش کیفی، با استفاده از تکنیک مصاحبه و مشاهده مشارکتی با ثبت دادههایی همچون عکس، فیلم و یادداشتهای میدانی استفاده شده است. زائران ایرانی و همچنین موکبها، موکبداران و اعضای موکبهای ایرانی و عراقی، واحد مشاهده و جمعیت موردمطالعه در این پژوهش بودهاند. یافتههای بهدستآمده نشان داد که تجربه مشارکت در خدمات خیر دینی و همچنین استفاده از این خدمات در پیادهروی اربعین، میتواند زمینهای برای بروز و واجد ویژگیهای تجربهٔ دینی نیز میتواند باشد. با تعمیم نتایج بهدستآمده به سایر موقعیتهای کنشِ دینی که در آن امکان کنشِ خیر دینی نیز باشد، چنین استدلال شده که امکان تعریف خیر دینی بهعنوان یکی از بسترهای وقوع تجربهٔ دینی در پیادهروی اربعین، میتواند پاسخی مثبت به امکان این نوع تعریف از تجربهٔ دینی، در تمامی موقعیتهای تجربهٔ دینی ـ علاوه بر زیارت و اربعین ـ نیز باشد.
جامعه شناسی
صدیقه رمضانی
چکیده
مطالعه نوع مشارکت در مناسک عاشورایی در جوامع شیعی به دلیل آمیختگی شدیدی که با وجدان جمعی پیروان این مذهب دارد از اهمیت بالایی برخوردار است. مطالعه آئین پیادهروی اربعین، که در سالهای اخیر تحولات شگرفی را به خود دیده و به یک پدیدۀ اجتماعی و فرهنگی ویژه و چندوجهی تبدیل شده است، جایگاه و اهمیتی دوچندان دارد. ازاینرو، این مقاله توصیف ...
بیشتر
مطالعه نوع مشارکت در مناسک عاشورایی در جوامع شیعی به دلیل آمیختگی شدیدی که با وجدان جمعی پیروان این مذهب دارد از اهمیت بالایی برخوردار است. مطالعه آئین پیادهروی اربعین، که در سالهای اخیر تحولات شگرفی را به خود دیده و به یک پدیدۀ اجتماعی و فرهنگی ویژه و چندوجهی تبدیل شده است، جایگاه و اهمیتی دوچندان دارد. ازاینرو، این مقاله توصیف و تحلیل ساحتها و گونههای مشارکت جمعی پدیده پیادهروی اربعین را مورد توجه قرار داده است. برای نیل به این هدف 17 مصاحبه نیمهساختاریافته با خادمین و موکبداران ایرانی بهعنوان گروهی که بیشترین سطح و حوزۀ درگیری را با این پدیده در نسبت با مشارکتکنندگان دیگر دارند انجام داده است. بررسی و واکاوی محتوای مصاحبهها، که با کمک ترکیبی از روشهای تحلیل مضمون و نمونهسازی آرمانی صورت گرفت، پس از سه مرحله کدگذاری، ما را به 10 مضمون در نسبت با ساحت مشارکت و 12 مضمون در نسبت با گونه مشارکت رساند. در نهایت این نتیجه حاصل شد که در پیادهروی اربعین با گونهای منحصربهفرد از مشارکت مواجه هستیم.
جامعه شناسی
غلامرضا تاج بخش
چکیده
زیارت در فرهنگ و اعتقادات شیعه بهعنوان یک فرهنگ قدسی و روحانی است و یکی از مصادیق کنش دینی است که در ادیان گوناگون مورد تأکید قرار گرفته است. در این مقاله مطالعه کنش زیارت در پیادهروی اربعین از منظر جوانان مد نظر است. این مطالعه کیفی است و دادههای آن از طریق مصاحبه نیمهساختیافته گردآوری شده است. به کمک روش نمونهگیری نظری ...
بیشتر
زیارت در فرهنگ و اعتقادات شیعه بهعنوان یک فرهنگ قدسی و روحانی است و یکی از مصادیق کنش دینی است که در ادیان گوناگون مورد تأکید قرار گرفته است. در این مقاله مطالعه کنش زیارت در پیادهروی اربعین از منظر جوانان مد نظر است. این مطالعه کیفی است و دادههای آن از طریق مصاحبه نیمهساختیافته گردآوری شده است. به کمک روش نمونهگیری نظری و هدفمند با 35 نفر از زائران جوان ایرانی (35-18 سال) در مسیر پیادهروی اربعین از شهر نجف تا شهر کربلا در اربعین سال 1398 مصاحبه شد. پس از تحلیل دادههای کیفی پنج مضمون اصلی شناسایی شد که عبارتانداز: 1) سفر فیزیکی؛ 2) شناختی، اعتقادی؛ 3) تجربی، احساسی؛ 4) سبک زندگی اربعینی؛ و 5) هویت اربعینی. هر کدام از این مضامین دارای زیر مقولات فرعی نیز هستند. نتایج کلی پژوهش بیانگر آن است پیادهروی اربعین عاملی هویتساز محسوب شده و نقش اساسی در آرامش و نشاط و شادابی معنوی و جسمی و روحی جوانان ایفا میکند. همچنین برتری نیتمندی معنوی و اخروی زائران در برابر نیت مدنی، مادی و دنیوی از دیگر نتایج این پژوهش است.
جامعه شناسی
محمدرضا طالبان
چکیده
علوم اجتماعی در طول بیش از دو قرن در مطالعهٔ علمی دین تحت سیطرهٔ «مفروضهٔ کنشگر نامعقول» قرار گرفته بود. دینداری و رفتارهای مذهبی بر اساس تفکر ابتدایی، انگیزشهای رواننژندی و شرطیسازی اجتماعی تبیین میشد و افول دین و دینداری نیز بهعنوان پیامدِ اجتنابناپذیر روشنگریهای علم و پیشرفتهای تکنولوژیک دیده میشد. از اواخر ...
بیشتر
علوم اجتماعی در طول بیش از دو قرن در مطالعهٔ علمی دین تحت سیطرهٔ «مفروضهٔ کنشگر نامعقول» قرار گرفته بود. دینداری و رفتارهای مذهبی بر اساس تفکر ابتدایی، انگیزشهای رواننژندی و شرطیسازی اجتماعی تبیین میشد و افول دین و دینداری نیز بهعنوان پیامدِ اجتنابناپذیر روشنگریهای علم و پیشرفتهای تکنولوژیک دیده میشد. از اواخر قرن بیستم و بهویژه اوایل قرن بیستویکم مجموعهای فزاینده از دادههای تجربی حاصل از تحقیقات علوم اجتماعی نشان دادهاند که این رویکرد سنتی به مطالعهٔ علمی دین معیوب میباشد. بسیاری از این دادهها، بهطور جدی، با مدعاهای قدیمی ولی محبوبِ دانشپژوهان علوم اجتماعی مبنی بر «ناسازگاری علم با دین»، «افول و زوال تدریجی دین» و «ریشههای آسیبشناختی التزام مذهبی» در چالش بودهاند. شواهد پژوهشی ارائهشده در مقالهٔ حاضر نیز نشان داد که اکثر ادبیات حجیم مربوط به ارتباط تحصیلات دانشگاهی با کاهش دینداری دانشجویان، که تحت سیطرهٔ پارادایم سکولاریزاسیون و فرضیهٔ ناسازگاری علم با دین تولید شده بود، از حمایت تجربی لازم برخوردار نیست. همچنین، تحلیل دادههای مربوط به دینداری مسلمانان ایرانی نشان داد که تفاوت دینداری جمعیت نمونهٔ تحقیق بیشتر تحتتأثیر زمینهٔ مذهبی خانوادگی آنان بوده است نه تحصیل در دانشگاه؛ به عبارت دیگر، آن چیزی که غالباً بهعنوان تأثیرات دانشگاه بر کاهشِ التزام مذهبی دانشجویان در مقایسه با همتایانشان، که فاقد تحصیلات دانشگاهی بودهاند، مطرح میشود اغلب بهخاطر تفاوت در زمینههای خانوادگی و جامعهپذیری اولیهٔ آنان قبل از ورود به دانشگاه بوده؛ نهاینکه محصول تجربیات آنان بعد از ورود به دانشگاهها باشد.
جامعه شناسی
نسرین عربی؛ محسن نوغانی دخت بهمنی؛ غلامرضا صدیق اورعی
چکیده
نذرهای مالی از منظر جامعهشناختی کنشی اجتماعی، اقتصادی، مشارکتی و معطوف به خیر جمعی هستند که با توجّه به شرایط کنونی جامعۀ ما ظرفیت فراوانی برای توانمندسازی گروههای آسیبپذیر و مقابله با فقر دارند. بر این اساس، هدف این مقاله توصیف و تفسیر معنای پدیدهٔ نذر از منظر کنشگران، دلائل آنها برای انتخاب روشهای ادای نذر و در ...
بیشتر
نذرهای مالی از منظر جامعهشناختی کنشی اجتماعی، اقتصادی، مشارکتی و معطوف به خیر جمعی هستند که با توجّه به شرایط کنونی جامعۀ ما ظرفیت فراوانی برای توانمندسازی گروههای آسیبپذیر و مقابله با فقر دارند. بر این اساس، هدف این مقاله توصیف و تفسیر معنای پدیدهٔ نذر از منظر کنشگران، دلائل آنها برای انتخاب روشهای ادای نذر و در نهایت کشف موانع مسؤلیّتپذیری و مشارکت اجتماعیِ کنشگران است. با استفاده از رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمون و بهکارگیری مصاحبۀ نیمهساختاریافته و روایتی، و با مراجعه به 18مشارکتکننده دادهها در شهر مشهد جمعآوری شد. براساس یافتهها، مشارکتکنندگان از حیث تفسیر معنای نذر به دو گروه آگاه و نیمهآگاه تفکیک میشوند. از مقایسۀ کنش این دو گروه مشخّص میشود که نوع کنش مشارکتکنندگان آگاه بیشتر عقلانی معطوف به هدف یا ارزش بوده و این دسته احساس مسئولیتپذیری بیشتری داشته ونذرهای مالی خود را بهصورت اجتماعی و مشارکتی انجام میدهند. نوع کنش مشارکتکنندگان نیمهآگاه اغلب عاطفی معطوف به هدف یا ارزش بوده و روشهای نذردهی انفرادی را برمیگزینند. یافتهها نشان میدهد که موانع مسئولیتپذیری و مشارکت اجتماعی در نذرهای مالی از دید مشارکتکنندگان در چهاردسته قرار میگیرند: آموزشی، فرهنگی، اقتصادی و مدیریتی. در نهایت براساس یافتهها برای رفع موانع پیشروی کنشگران نذر، مدلی مفهومی پیشنهاد شده است.
جامعه شناسی
نفیسه جابریان؛ علی ربیعی؛ حسن محدثی گیلوایی؛ محمد جواد زاهدی مازندرانی
چکیده
مقالۀ حاضر، پژوهشی در راستای تحلیل تحولات نگرشی در روابط اجتماعی افرادی است که در مجموعۀ معنویتگرای فرادرمانی مشارکت داشتهاند. این مقاله، پژوهشی تحلیلیـتوصیفی است که به روش نظریۀ پهنهمحور بر روی چهارده نفر از اعضای پیوسته فعال و غیرفعال و گسسته این مجموعه انجام شده است. نتایج تحلیلها نشان میدهد که تغییرات در بین دو گروه ...
بیشتر
مقالۀ حاضر، پژوهشی در راستای تحلیل تحولات نگرشی در روابط اجتماعی افرادی است که در مجموعۀ معنویتگرای فرادرمانی مشارکت داشتهاند. این مقاله، پژوهشی تحلیلیـتوصیفی است که به روش نظریۀ پهنهمحور بر روی چهارده نفر از اعضای پیوسته فعال و غیرفعال و گسسته این مجموعه انجام شده است. نتایج تحلیلها نشان میدهد که تغییرات در بین دو گروه مصاحبهشونده، یکسان نیست و حتی گاهی عکس هم بوده است؛ بهگونهای که جهانبینی و ایدئولوژیای که با مشارکت در گروه و بهواسطۀ تجربۀ معنوی بهدست میآید، در بین افراد مختلف، متفاوت است و اکثراً از نظر اعضای پیوسته، مثبت و از نظر اعضای گسسته، منفی ارزیابی میشود. تحولات شناختی و نگرشی اعضا در چهار بعد دستهبندی شده است که هریک پیامدهای خاصی دارد. چهار بعد یادشده عبارتاند از: شناسایی ابعاد پنهان خود، ادراک وحدت و حس یگانگی، باور به شعورمندی هستی و تسلیم و واگذاری امور به آن، و باور به وجود هستیهای غیرارگانیک.
جامعه شناسی
سارا شریعتی مزینانی؛ سامان ابراهیم زاده
چکیده
مکتب قرآن، اولین و قدیمیترین جریان اسلامگرای اهل تسنن در ایران، در چهار دهه اخیر بهلحاظ ساختاری و گفتمانی مراحل گوناگونی را گذرانده است. هدف این مقاله بررسی سازوکارهای اجتماعی مؤثر بر گرایش کردها به مکتب قرآن، در مرحله سوم تطور گفتمانیـساختاری این جریان ــ از میانه دهه 1370 هجری تا کنون ــ با روش گراوندد تئوری است. بنابر مطالعات ...
بیشتر
مکتب قرآن، اولین و قدیمیترین جریان اسلامگرای اهل تسنن در ایران، در چهار دهه اخیر بهلحاظ ساختاری و گفتمانی مراحل گوناگونی را گذرانده است. هدف این مقاله بررسی سازوکارهای اجتماعی مؤثر بر گرایش کردها به مکتب قرآن، در مرحله سوم تطور گفتمانیـساختاری این جریان ــ از میانه دهه 1370 هجری تا کنون ــ با روش گراوندد تئوری است. بنابر مطالعات وکاوشها، از دلایل اصلی گرایش کردها به مکتب قرآن تجربه نوعی زندگی جمعی با ویژگیهای بارزی، همچون همدلی، روابط گرم و صمیمی، روابط شخصی و همبستگی جمعی است، درحالیکه روابط اجتماعی حاکم بر جامعه بزرگتر بهسمت نوعی روابط جامعهای حرکت کرده که ویژگیهای بارزش سرد بودن و ابزاری بودن، حسابگری، فردگرایی فزاینده، بیگانگی و روابط غیرشخصی است. مدعای اثر حاضر این است که با گسترش نفوذ و پهنه جهان جامعهای و هژمونی قواعد و مختصات آن، ساکنان دلزده از جامعه به عزیمت و ترک این جهان و پناه جستن در نوعی جهان اجتماعی روی میآورند؛ مکتب قرآن با مختصات شبهاجتماع گونهاش یکی از پناهگاههاست. این نوع جدید هجرت در دوران مدرن ماست؛ هجرتی نه مبتنی بر حرکت مکانی و گسست فیزیکی از اجتماع پیشینی ــ چنانکه در صدر اسلام روی داد و امروز در رأس هیاهوی تبلیغاتی دولت اسلامی (داعش) است ــ بلکه مبتنی بر جهتدهی فعال و مستمر به پیوندهای اجتماعی روزانه فرد مکتبی و تأکید بر روابط درونگروهی، با تضعیف روابط فرد با فضای بیرون از آن. حاصل این فراگرد، خلق جهان خاص مکتب قرآن است؛ هجرت ایمانی به دنیای روابط تنگاتنگ درونگروهی امتِ مطهر، بدون گسست فیزیکی از جامعه نامطهر سابق.
جامعه شناسی
نفیسه جابریان؛ علی ربیعی؛ حسن محدثی گیلوایی؛ محمد جواد زاهدی مازندرانی
چکیده
گرویدن تعداد چشمگیری از مردم شهر تبریز به مجموعه معنویتگرای نوپدید که در این مطالعه «مجموعه میم» نامیده شده است، حاکی از وجود جریان فرهنگیـاجتماعیای است که این مطالعه در پی دستیابی به عوامل مؤثر بر آن است. روش پژوهش مقاله، کیفی با تکنیک نظریۀ پهنهمحور بوده و دادهها از طریق پرسشنامه نیمهساختیافته با مصاحبه عمیق ...
بیشتر
گرویدن تعداد چشمگیری از مردم شهر تبریز به مجموعه معنویتگرای نوپدید که در این مطالعه «مجموعه میم» نامیده شده است، حاکی از وجود جریان فرهنگیـاجتماعیای است که این مطالعه در پی دستیابی به عوامل مؤثر بر آن است. روش پژوهش مقاله، کیفی با تکنیک نظریۀ پهنهمحور بوده و دادهها از طریق پرسشنامه نیمهساختیافته با مصاحبه عمیق از چهارده نفر از گروندگان، جمعآوری و تحلیل شده است. نتایج بهدستآمده از تحلیل یافتهها، الگوی پارادایمی را در دو مرحله تشکیل میدهد که ابعاد آن همراه با مهمترین عناصر تشکیلدهندۀ آنها عبارتند از: الفـ علل مقدم: تنشهای زندگی دینی در عصر مدرن، عدم مقبولیت فرهنگ دینی سنتی، قطع وابستگیهای عاطفی؛ ب) شرایط علی: نیاز معنوی و بحران معرفتی، بیماری جسمی و روانی؛ ج) پدیده مرکزی1 و زمینۀ آن: احساس دردمندی با محتوای متفاوت از نظر شدت، استمرار و تنوع؛ د) شرایط مداخلهگر1: عدم مقبولیت فرهنگ دینی؛ ﻫ) راهبرد1: رجوع به منابع دینی سنتی، درمان پزشکی، روانپزشکی، مشاوره، ورزش؛ و) پیامد1: ناکارآمدی راهبرد اولیه و تداوم دردمندی؛ ﻫ) پدیدۀ مرکزی2: احساس دردمندی همراه با درماندگی؛ ز) شرایط مداخلهگر2: نظام ارزشی؛ جامعهپذیری دینی و ناهمنوایی با فرهنگ دینی، همنوایی مجموعه با فرهنگ کل، تازگی نگرش و مقبولیت شیوۀ تبیین مجموعه میم، گزارش از شواهد عینی کارآمدی و اثربخشی، شرایط عضوگیری، کمیت و کیفیت شبکه ارتباطی با اعضای مجموعه؛ ح) راهبرد2: انتخاب روش مجموعه میم که پیامد آن نوگروی با دو جهتگیری ابزاری و غایی است.